Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
Other Matches
maxi
پیراهن زنانه دامن بلند
frock coats
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
frock coat
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
chopine
نوعی کفش پاشنه بلند
rosewood
چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
english setter
نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
filikli
[نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
peplum
نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
pointer
خط کش بلند
pointers
خط کش بلند
soaring
بلند
lengthwise
بلند
towering
بلند
amplifiers
بلند گو
amplifier
بلند گو
legged
پا بلند
high
بلند
rumbustious
بلند
upland
بلند
vociferous
بلند
longs
بلند
longest
بلند
longer
بلند
longed
بلند
long-
بلند
highs
بلند
uplands
بلند
highest
بلند
long
بلند
forte
بلند
eminent
بلند
grandiose
بلند
loftily
بلند
willowy
بلند
skyscraper
بلند
megaphones
بلند گو
tall
بلند
tall
قد بلند
taller
بلند
taller
قد بلند
tallest
بلند
tallest
قد بلند
high grown
بلند قد
high (1 9 to 36)
بلند
mouth filling
بلند
talll
بلند
loudly
بلند
aloud
بلند
skyscrapers
بلند
loudspeaker
بلند گو
eton collan
بلند
talll
قد بلند
megaphone
بلند گو
fortes
بلند
loud speaker
بلند گو
highfalutin
بلند
ambitious
بلند همت
toss
ضربه بلند
ambitious
بلند پرواز
high-rise
ساختمان بلند
promontory
دماغه بلند
tossing
ضربه بلند
choir-stall
صندلی بلند
ambition
بلند همتی
tossed
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
ambition
بلند پروازی
ambitions
بلند همتی
high-minded
بلند همت
ambitions
بلند پروازی
crepido
پی پایه بلند
promontories
دماغه بلند
lofty
بلند بزرگ
high-flying
بلند پرواز
blast furnaces
کوره بلند
blast furnace
کوره بلند
uprear
بلند شدن
upraise
بلند کردن
fortissimo
خیلی بلند
fortissimo
صدای بلند
lofty
بلند پایه
tor
صخره بلند
to throw up
بلند کردن
buzzing
صدای بلند
magnanimity
بلند همتی
buzzes
صدای بلند
to read out
بلند خواندن
altivolant
بلند پرواز
big-hearted
نظر بلند
belly laughs
خندهی بلند
belly laugh
خندهی بلند
hoist
بلند کردن
hoisted
بلند کردن
hoists
بلند کردن
walk off with
بلند کردن
heist
بلند کردن
heists
بلند کردن
vociferant
با صدای بلند
buzzed
صدای بلند
exalts
بلند کردن
exalting
بلند کردن
exalt
بلند کردن
arising
بلند شدن
arises
بلند شدن
arise
بلند شدن
Catholic
بلند نظر
Catholics
بلند نظر
ascend
بلند شدن
heightened
بلند کردن
heighten
بلند کردن
ascends
بلند شدن
ascended
بلند شدن
screeching
صدای بلند
screeches
صدای بلند
erect
بلند کردن
gaff
خنده بلند
slender
بلند وباریک
soars
بلند پروازکردن
soared
بلند پروازکردن
soar
بلند پروازکردن
erected
بلند کردن
screeched
صدای بلند
mitt
دستکش بلند
mitts
دستکش بلند
screech
صدای بلند
shandies
بلند رویایی
shandy
بلند رویایی
exalted
بلند مرتبه
erects
بلند کردن
erecting
بلند کردن
low-rise
نه بسیار بلند
lifting
بلند کردن
elevated
بلند مرتبه
lifts
بلند کردن
tore
علف بلند
uplands
زمین بلند
loud
باصدای بلند
loud
بلند اوا
lifted
بلند کردن
top-level
بلند پایه
bell-tower
برج بلند
yuk
خندهی بلند
knee-high
بلند تا سر زانو
banquet
زمین بلند
fortes
موسیقی بلند
forte
موسیقی بلند
lift
بلند کردن
louder
باصدای بلند
louder
بلند اوا
levitated
بلند شدن
levitate
بلند شدن
elevating
بلند کردن
elevates
بلند کردن
elevate
بلند کردن
heightens
بلند کردن
levitates
بلند شدن
levitating
بلند شدن
loudest
باصدای بلند
loudest
بلند اوا
famous
بلند اوازه
upland
زمین بلند
sonorous
قلنبه بلند
surges
موج بلند
surged
موج بلند
surge
موج بلند
To do something slapdash.
سر بلند بودن
heightening
بلند کردن
buzz
صدای بلند
blast furnace coke
کک کوره بلند
clarion
شیپور بلند
coamings
لبه بلند
long haul
خط سیر بلند
long burst
رگبار بلند
long run
[American E]
<adj.>
بلند مدت
mounts
بلند شدن
mount
بلند شدن
rises
بلند شدن
rise
بلند شدن
highs
باصدای بلند
highs
بلند پایه
highest
باصدای بلند
highest
بلند پایه
high
باصدای بلند
high
بلند پایه
chivalric
بلند همت
long robe
ردای بلند
boisterous laughter
خنده بلند
moppy
کلفت بلند
magnaimous
بلند نطر
loudmouthed
بلند اواز
loudish
اندکی بلند
loudish
کمی بلند
louden
بلند شدن
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...