English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English Persian
type front نوعی روش تایپ کردن نامه ها
Other Matches
wordprocessing استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
spacing impulse نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
teleprint کلید تایپ تله تایپ
teleprint تایپ کننده تله تایپ
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن]
teleprocessing تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
to make a typo [American E] اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن]
to make a typing error [mistake] اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن]
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
channel type کانال تایپ
tty تله تایپ
Teletypes تله تایپ
overtype mode تایپ رویهم
teletypewriter تله تایپ
Teletype تله تایپ
to reject [refuse] an application درخواست نامه ای را رد کردن
teleprocessing دستگاه تایپ تلگرافی
radioteletype بی سیم تله تایپ
teletype display نمایش تله تایپ
teletype exchange مرکز تله تایپ
type bar printer چاپگر میلهای تایپ
type front ماشین تایپ به جلو
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
devising تعبیه کردن وصیت نامه
guarantees ضمانت نامه تضمین کردن
get a fix on something <idiom> نامه الکترونی دریافت کردن
devises تعبیه کردن وصیت نامه
devise تعبیه کردن وصیت نامه
guarantee ضمانت نامه تضمین کردن
devised تعبیه کردن وصیت نامه
guaranteed ضمانت نامه تضمین کردن
teletypewriter دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
teletype display نمایش تایپ راه دور
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to file a petition بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
underwrite policy بیمه نامه را فهر نویسی کردن
subsequent filing [application, documents] ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
to withdraw an application صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
to give notice to quit [one's residence] لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان]
to file an application to somebody از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
twx Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
Teletypes ماشین تحریر راه دور تله تایپ
Teletype ماشین تحریر راه دور تله تایپ
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
crackback نوعی سد کردن غیرمجاز
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
call directing code یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود
finished متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است
cdc یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود
entering عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد
audio-typist کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند
teleprinter تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinters تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
discant نوعی اواز به درازا بحث کردن
billeted پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billet پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billets پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeting پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
microwriter صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
fudge نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
caroche نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
fudged نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudges نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
processor کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
insertion point نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
end نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ends نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
key کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد
dos نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
tabulator بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
ager نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
printnow letter.doc DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
cleans کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleanest کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
verification بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
clean کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
paged وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
page وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
pages وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
images وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
image وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
carriages بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
tilting mixer نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
kluge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
worded سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
telnet پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
correspoundence نامه ها
manifest نامه
letters نامه
post boy نامه بر
manifests نامه
breve نامه
epistles نامه
carrier نامه بر
epistle نامه
letter نامه
manifesting نامه
carriers نامه بر
manifested نامه
treaty موافقت نامه
epitaphs وفات نامه
registered letter نامه سفارشی
addressee گیرندهء نامه
by low ایین نامه
theses پایان نامه
byelaw ایین نامه
rental اجاره نامه
power of attorney وکالت نامه
dictionary واژه نامه
covering letter نامه پوششی
testimonials گواهی نامه
covering letter نامه توضیحی
testimonial گواهی نامه
covering letters نامه توضیحی
covering letters نامه پوششی
concordance تطبیق نامه
epitaph وفات نامه
concordances تطبیق نامه
word book واژه نامه
credential استوار نامه
lexicon [dictionary] واژه نامه
bylaw ایین نامه
testimonial تصدیق نامه
guaranty ضمانت نامه
pursuivant نامه رسان
acknowledgment شهادت نامه
decameron داستان نامه
testimonials تصدیق نامه
glossary واژه نامه
wordbook واژه نامه
carrier pigeon کبوتر نامه بر
questionary پرسش نامه
thesis پایان نامه
log book رخداد نامه
epistle نامه منظوم
pigeongram نامه کبوتر
log books رخداد نامه
protocol پیوند نامه
carrier pigeons کبوتر نامه بر
epistles نامه منظوم
protocols پیوند نامه
letters معرفی نامه
genealogical شجره نامه
herewith به این نامه
storybook داستان نامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com