English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
flickertail نوعی سنجاب زمینی کانادا وامریکا
Other Matches
chine chilla نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
liberty pole چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
pennies کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
Canada کشور کانادا
canadian اهل کانادا
Ottawa دولت کانادا
mountie پلیس سوار کانادا
Ottawa شهراتاوا پایتخت کانادا
ling ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
quebec استان " کبک " در مشرق کانادا
Squirrel سنجاب
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
sciuroid مثل دم سنجاب
sciurine سنجاب مانند
squirrel سنجاب یا خز موش
squirrels سنجاب یا خز موش
sciuroid سنجاب مانند
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
The squirrels are storing up nuts for the winter. سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
chipmunks سنجاب راه راه
chipmunk سنجاب راه راه
terraneous زمینی
terrene زمینی
tellurian زمینی
predial or prae زمینی
sub astral زمینی
subaerial رو زمینی
sublunary زمینی
territorial زمینی
sublunar زمینی
agrarian زمینی
earthly زمینی
terrestrial زمینی
landed a زمینی
earth-bound زمینی
tumbling زمینی
suberranean زیر زمینی
potatoes سیب زمینی
potato سیب زمینی
peanuts بادام زمینی
gully دالان زمینی
gullies دالان زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
earthy زمینی دنیوی
peanut بادام زمینی
peanut پسته زمینی
peanuts پسته زمینی
gulleys دالان زمینی
mail gram پست زمینی
subterraneous زیر زمینی
groundnut بادام زمینی
groundnuts بادام زمینی
earth antenna انتن زمینی
ground antenna انتن زمینی
apogee اوج زمینی
army attache وابسته زمینی
armies نیرو زمینی
army نیرو زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
antenna ground انتن زمینی
bonus pass پاس زمینی
monkey nut بادام زمینی
landmines مین زمینی
tellurian matter ماده زمینی
landmine مین زمینی
terrain corridor دالان زمینی
terrain return اکوی زمینی
army forces نیروهای زمینی
land tail بنه زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
ground speed سرعت زمینی
ground return برگشت زمینی
ground return بازتاب زمینی
murphy سیب زمینی
ground position موقعیت زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground nut بادام زمینی
ground liaison رابط زمینی
praties سیب زمینی
ground forces نیروهای زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
land mine مین زمینی
land forces نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
land combat نبرد زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
hypogean زیر زمینی
hypogeous زیر زمینی
hypogeal زیر زمینی
groundling گیاه زمینی
ground waves امواج زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
ground wave موج زمینی
ground track مسیر زمینی
ground control کنترل زمینی
ground circuit مدار زمینی
perigee حضیض زمینی
earth nut بادام زمینی
overland mail پست زمینی
floor lamp اباژور زمینی
graze burst ترکش زمینی
tater سیب زمینی
ground fire تیر زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
grounded primary مدار ورودی زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
potatoes انواع سیب زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
potato انواع سیب زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
landmarks علامت مشخصه زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
surveyed نقشه برداری زمینی
survey نقشه برداری زمینی
chipmunks موش خرمای زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
crispest سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
crisp سیب زمینی برشته
gnome جنی زیر زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
sweet potato سیب زمینی شیرین
subways ترن زیر زمینی
subways راه زیر زمینی
subway ترن زیر زمینی
subway راه زیر زمینی
crisps سیب زمینی برشته
ground loom دار زمینی [قالی]
jerusalem a سیب زمینی ترشی
kidney potato سیب زمینی سرخ
land carriage بار کشی زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
task group گروه ماموریت زمینی
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
telluric دارای تلوریوم زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
tumbler ژیمناست زمینی کار
asphaltum قیر زمینی اسفالت
ground power unit واحد قدرت زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
surface mission ماموریت دفاع زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
tumblers ژیمناست زمینی کار
table water سفره اب زیر زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
army ارتش نیروی زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
tellurous دارای تلوریوم زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com