Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hunter's round |
نوعی مسابقه صحرایی |
|
|
Other Matches |
|
equestrian events |
مسابقه کنترل اسب و پرش درمسافت صحرایی |
greenest |
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی |
green |
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی |
prototypes |
نوعی اتومبیل مسابقه |
indy car |
نوعی اتومبیل مسابقه |
prototype |
نوعی اتومبیل مسابقه |
indianapolis 00 |
نوعی اتومبیل مسابقه 005مایلی |
kart |
نوعی اتومبیل کوچک مسابقه |
midget |
نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز |
dragster |
نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت |
midgets |
نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز |
grand touring car |
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی |
bleacher |
صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی |
dirt track car |
نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی |
sabers |
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت |
saber |
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت |
sabres |
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت |
sabre |
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت |
plugging |
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب |
plug |
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب |
plugs |
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب |
check-points |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
checkpoints |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
checkpoint |
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما |
skull practice |
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه |
hooligan |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
hooligans |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
sack race |
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده |
tug of war |
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن |
selling plater |
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه |
opener |
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی |
fire bee |
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی |
seniors |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
senior |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
match play |
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر |
bittersweet |
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ |
campestral |
صحرایی |
outdoor |
صحرایی |
call box |
تلفن صحرایی |
artillery |
توپخانه صحرایی |
gerbille |
موش صحرایی |
field hospital |
بیمارستان صحرایی |
fieldartillery |
توپخانه صحرایی |
fieldmouse |
موش صحرایی |
field archery |
تیراندازی صحرایی |
prison camp |
زندان صحرایی |
orienteering |
مسابقهی دو صحرایی |
field hospitals |
بیمارستان صحرایی |
fieldmice |
موش صحرایی |
call boxes |
تلفن صحرایی |
pavilions |
چادر صحرایی |
cans |
مستراح صحرایی |
out guard |
گشتی صحرایی |
rat |
موش صحرایی |
outsentry |
پاسدار صحرایی |
scabiosa |
مامیثای صحرایی |
can |
مستراح صحرایی |
gerbil |
موش صحرایی |
gerbils |
موش صحرایی |
field glasses |
عینک صحرایی |
landrail |
ابچلیک صحرایی |
pavilion |
چادر صحرایی |
voles |
موش صحرایی |
vole |
موش صحرایی |
crab apples |
سیب صحرایی |
crab apple |
سیب صحرایی |
canning |
مستراح صحرایی |
mentha piperita |
نعناع صحرایی |
latrine |
توالت صحرایی |
ratton |
موش صحرایی |
corn mayweed |
بابونه صحرایی |
field atrillery |
توپخانه صحرایی |
field exercise |
خدمات صحرایی |
oat |
جو صحرایی یولاف |
field exercise |
تمرین صحرایی |
field glass |
دوربین صحرایی |
field gun |
توپ صحرایی |
bindweed |
نیلوفر صحرایی |
drumhead court martial |
محاکمه صحرایی |
english mercury |
اسفناج صحرایی |
good henry |
اسفناج صحرایی |
good king |
اسفناج صحرایی |
fiedl fortifications |
استحکامات صحرایی |
caracal |
گربه صحرایی |
corn parsley |
جعفری صحرایی |
field army |
ارتش صحرایی |
field kitchen |
اشپزخانه صحرایی |
field work |
کار صحرایی |
field shop |
تعمیرگاه صحرایی |
field ration |
جیره صحرایی |
field shop |
کارگاه صحرایی |
field stockade |
ذخایر صحرایی |
abutilon |
خطمی صحرایی |
field wire |
سیم صحرایی |
prison camps |
زندان صحرایی |
field radio |
بی سیم صحرایی |
field laboratory |
ازمایشگاه صحرایی |
field notes |
یادداشتهای صحرایی |
field maintenance |
نگهداری صحرایی |
handicap |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
handicaps |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
asses' ears |
نوعی گوشه [نوعی شاخه] |
hudson seal |
خز موش صحرایی امریکا |
field manual |
ائین نامه صحرایی |
dodder |
کتان صحرایی لرزیدن |
dodders |
کتان صحرایی لرزیدن |
fieldpiece |
تفنگ یا توپ صحرایی |
fields |
زمینه رزمی صحرایی |
field round |
یک دور تیراندازی صحرایی |
field arrow |
تیرهای تیراندازی صحرایی |
fielded |
زمینه رزمی صحرایی |
field officer |
افسر عملیات صحرایی |
field |
زمینه رزمی صحرایی |
convertible table |
میز صحرایی تا شونده |
tare |
ویسیای صحرایی ماشک |
field radio |
رادیوی قابل حمل صحرایی |
lemming |
موش صحرایی قطب شمال |
hock |
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی |
field operating |
فعال درصحرا رده صحرایی |
field commands |
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی |
lemmings |
موش صحرایی قطب شمال |
coyotes |
گرگ صحرایی امریکای شمالی |
land girl n |
دختری که کارهای صحرایی میکرد |
coyote |
گرگ صحرایی امریکای شمالی |
stables |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
stable |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
out door |
صحرایی در هوای ازاد انجام شده |
field events |
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی |
ess |
دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی |
field event |
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی |
peafowl |
قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا |
fieldwork |
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان |
steeplechase |
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی |
steeplechases |
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی |
field expedient |
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی |
cross country |
خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
quadrangular meet |
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی |
slalom |
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ |
slaloms |
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ |
ice racing |
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ |
out post |
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی |
pioneer heliport |
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت |
central pastry kitchen |
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
camp chair |
صندلی سفری صندلی صحرایی |
hares |
خرگوش صحرایی گوشت خرگوش |
hare |
خرگوش صحرایی گوشت خرگوش |
chace |
مسابقه |
competition |
مسابقه |
chases |
مسابقه |
events |
مسابقه |
chased |
مسابقه |
competition |
مسابقه |
tourney |
مسابقه |
chase |
مسابقه |
racing |
مسابقه |
ball game |
مسابقه |
races |
مسابقه |
agonism |
مسابقه |
event |
مسابقه |
race |
مسابقه |
setters |
یک مسابقه |
setter |
یک مسابقه |
meets |
مسابقه |
meet |
مسابقه |
chasing |
مسابقه |
ball games |
مسابقه |
raced |
مسابقه |
kyorougei |
مسابقه |
tournament |
مسابقه |
competitions |
مسابقه |
match |
مسابقه |
ski racer |
مسابقه رو |
game |
مسابقه |
competitions |
مسابقه ها |
contested |
مسابقه |
contest |
مسابقه |
contest |
مسابقه |
contests |
مسابقه ها |
tournaments |
مسابقه |
matches |
مسابقه |
contests |
مسابقه |
contesting |
مسابقه |
finish |
پایان مسابقه |
record |
حد نصاب مسابقه |
scurried |
مسابقه کوتاه |
finishes |
پایان مسابقه |
single |
مسابقه یکنفره |
leg |
قسمتی از مسابقه |
legs |
قسمتی از مسابقه |
race |
مسابقه سرعت |
bullriding |
مسابقه گاوسواری |
horse |
اسب مسابقه |
scurrying |
مسابقه کوتاه |
all play all |
مسابقه دورهای |
airplane racing |
مسابقه هواپیمابری |
barnburner |
مسابقه مهیج |
marathons |
مسابقه دوصحرایی |