English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
mayonnaise نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
Other Matches
electric squib نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
tartarsauce سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
tartaresauce سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
destructor چاشنی
seasoning چاشنی
igniter چاشنی
ignitor چاشنی
amorce چاشنی
detonating charge چاشنی
flavourings چاشنی
primers چاشنی
primer چاشنی
fuze چاشنی
flavoring چاشنی
flavorings چاشنی
flavouring چاشنی
salmagundi چاشنی
lure چاشنی
lured چاشنی
cap چاشنی
lures چاشنی
dressing چاشنی
luring چاشنی
detonators چاشنی
sauces چاشنی
sauce چاشنی
detonator چاشنی
capped چاشنی
stuffing چاشنی
percussion cap چاشنی
percussion caps چاشنی
capsule چاشنی
device چاشنی
capsules چاشنی
safety fuze چاشنی
devices چاشنی
dressings چاشنی
sauces چاشنی زدن به
tutti frutti چاشنی میوهدار
spicing چاشنی غذا
spices چاشنی غذا
garnishes چاشنی زدن
defuse چاشنی کشیدن
defused چاشنی کشیدن
ketchup چاشنی غذا
spice چاشنی غذا
spiced چاشنی غذا
relish چاشنی ذوق
percussion caps چاشنی ضربتی
detonation cap کلاهک چاشنی
percussion cap چاشنی ضربتی
blasting cap کلاهک چاشنی
cannon primer چاشنی توپ
garnish چاشنی زدن
relishing چاشنی ذوق
relishes چاشنی ذوق
relished چاشنی ذوق
destructor چاشنی انفجاری
garnished چاشنی زدن
detonating cord مدار چاشنی
detonation cord فتیله چاشنی
electric primer چاشنی الکتریکی
defusing چاشنی کشیدن
defuses چاشنی کشیدن
adapter booster چاشنی خوران
flash fuze چاشنی الکتریکی
igniting powder خرج چاشنی
primer seat مقر چاشنی
garniture تزیین چاشنی
seasoner چاشنی زننده
prime چاشنی گذاشتن
primed چاشنی گذاشتن
ignition cap کلاهک چاشنی
primes چاشنی گذاشتن
igniter train مجموعه چاشنی
sauce چاشنی زدن به
primer pouch محفظه چاشنی
primer leak نشد کردن چاشنی
primer setback عقب نشستن چاشنی
season دوران چاشنی زدن
igniting primer چاشنی مشتعل کننده
primming چاشنی گذاری کردن
sauce-boats فرف چاشنی خوری
seasoned دوران چاشنی زدن
primer pouch کیف یافانوسقه چاشنی
cannon primer چاشنی خرج توپ
seasons دوران چاشنی زدن
precussion detonator چاشنی ضربتی یا دنگی
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
sauce boat فرف چاشنی خوری
sauce-boat فرف چاشنی خوری
condiment چاشنی ادویه زدن
condiments چاشنی ادویه زدن
safing چاشنی برداری کردن
garnish چاشنی زدن به ارایش
au naturel ساده و بدون چاشنی
flavours چاشنی زدن به معطرکردن
flavor چاشنی زدن به معطرکردن
flavour چاشنی زدن به معطرکردن
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
initiator چاشنی مشتعل کننده
uncharged چاشنی گذاری نشده
activate چاشنی مین را کشیدن
chutney یکنوع چاشنی غذا
melinite مخصوص تهیه چاشنی
garnishes چاشنی زدن به ارایش
adhesion agent چاشنی چسب افزا
garnished چاشنی زدن به ارایش
flavored چاشنی زدن به معطرکردن
flavors چاشنی زدن به معطرکردن
initiator چاشنی اولیه خرج ابتدایی
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
squibs چاشنی خرج راکتهای دریایی
squib چاشنی خرج راکتهای دریایی
flavors چاشنی مزه دار کردن
flavored چاشنی مزه دار کردن
gamy چاشنی زده افتضاح اور
gamey چاشنی زده افتضاح اور
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
flavour چاشنی مزه دار کردن
salad dressing چاشنی وادویه مخصوص سالاد
hung striker ضارب چاشنی معیوب نارنجک
salad dressings چاشنی وادویه مخصوص سالاد
flavours چاشنی مزه دار کردن
flavor چاشنی مزه دار کردن
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
cock چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squibs یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
squib یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cocking چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocks چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
to dress [salad] چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
arm مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
soy سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
activated به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activating به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
generic نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
a kind [of] نوعی [از]
typical نوعی
greyhounds نوعی تازی
charade نوعی بازی
cutlas نوعی قمه
dalmatian نوعی سگ بزرگ
taffy نوعی اب نبات
goggle eye نوعی ماهی
charade نوعی معما
tipping نوعی اسکی
crowfoot نوعی شمعدانی
cotype نوعی فرعی
bill نوعی شمشیرپهن
cole نوعی کلم
colts نوعی طپانچه
colt نوعی طپانچه
cutlasses نوعی قمه
cutlass نوعی قمه
dog rose نوعی از گل نسرین
harvestman نوعی عنکبوت
copal نوعی رزین
cornett نوعی شیپور
bills نوعی شمشیرپهن
tip نوعی اسکی
cowry نوعی کس گربه
gazehound نوعی سگ شکاری
slip joint pliers نوعی انبردست
garden heiliotrope نوعی سمنه
gannister نوعی کوارتزپست
ganister نوعی کوارتزپست
gabbro نوعی سنگ
eulachon نوعی ماهی
fox terrier نوعی سگ اهلی
feist نوعی سگ کوچک
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
fireweed نوعی کاهو
elecampane نوعی شیرینی
easter lily نوعی سوسن
bulldog نوعی سگ بزرگ
cowries نوعی کس گربه
cowrie نوعی کس گربه
ragweed نوعی ابروسیا
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
saint bernard نوعی سگ بزرگ
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com