Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English
Persian
transliteration
نویسه گردانی
Search result with all words
transliterate
عین کلمه یاعبارتی را اززبانی بزبان دیگر نقل کردن حرف بحرف نقل کردن نویسه گردانی کردن
Other Matches
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
omid
نویسه
grapheme
نویسه
letters
نویسه
letter
نویسه
characters
نویسه
character
نویسه
treatise
دانش نویسه
neographism
نویسه تراشی
treatises
دانش نویسه
thumb index
نویسه نما
thumbhole
نویسه نما
grapheme
یکی از حروف الفباء نویسه
short cycle annealing
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
regimental
گردانی
rambles
سر گردانی
rambled
سر گردانی
ramble
سر گردانی
data handling
داده گردانی
file handling
پرونده گردانی
magnetization
مغناطیس گردانی
revolvable
دور گردانی
hardening
سخت گردانی
rim drive
لبه گردانی
repeal
باز گردانی
repeals
باز گردانی
exception handling
استثنا گردانی
runaround
دور سر گردانی
thinning
رقیق گردانی
rectification
راست گردانی
magnetizing current
جریان مغناطیس گردانی
magnetization characteristic
منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing field
میدان مغناطیس گردانی
magnetic biasing
مغناطیس گردانی مقدماتی
induction harening
سخت گردانی القائی
hot tempering
سخت گردانی درجهای
strain hadening
سخت گردانی کرنشی
induced magnetization
مغناطیس گردانی القائی
nitrogen hardening
سخت گردانی ازتی
toughen by sparks
سخت گردانی با جرقه
temper hardening
سخت گردانی بازپخت
hardening crake
ترک سخت گردانی
softening point
نقطه نرم گردانی
softening furnace
کوره نرم گردانی
selective hardening
سخت گردانی انتخابی
strain hadening
سخت گردانی سرد
radiation hardening
سخت گردانی تابشی
quenching and tempering
ترساندن و سخت گردانی
quench age hardening
سخت گردانی و ترساندن
precipitation hardening
سخت گردانی رسوبی
partial jurisdiction
حق خود گردانی محدود
work hardening
سخت گردانی سرد
cementation
سیمانکاری سخت گردانی
aging
سخت گردانی زمانی
cure rate
سرعت سخت گردانی
direct quenching
سخت گردانی مستقیم
hardening furnace
کوره سخت گردانی
age hardening
سخت گردانی زمانی
hard surfacing
سخت گردانی سطحی
curing vessel
فرف سخت گردانی
case harden
سخت گردانی سطحی
ausformig
سخت گردانی اوستینیتی
double hardening
سخت گردانی مضاعف
broken hardening
سخت گردانی شکسته
hardening room
اطاق سخت گردانی
hardening distortion
شکستگی سخت گردانی
hardening constituent
جزء سخت گردانی
austemper
سخت گردانی حرارتی
austemper
سخت گردانی باینیت
case hardening
سخت گردانی سطحی
electrolytic deposition
متالیزه گردانی گالوانیکی
curing oven
کوره سخت گردانی
self hardening steel
فولاد خود سخت گردانی
age hardening susceptibility
تقبل سخت گردانی زمانی
carburizer
ماده ویژه سخت گردانی
strain age hardening
سخت گردانی کرنشی زمانی
battalion landing team
تیم پیاده شونده گردانی
simplifcation
ساده گردانی مختصر سازی
hardening strain
تغییر طول سخت گردانی
oil hardening steel
فولاد سخت گردانی روغنی
gas case hardening
سخت گردانی پوسته گازی
salt bath hardening
سخت گردانی حمام نمک
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
mold drying oven
کوره خشک گردانی قالبی
simplifications
ساده گردانی مختصر سازی
quenched and tempered condition
حالت ترساندن و سخت گردانی
depth of hardening zone
عمق ناحیه سخت گردانی
reinstatement of revolving credit
اعتبار گردانی را تجدید کردن
cold upsetting die
حدیده چاق گردانی سرد
simplification
ساده گردانی مختصر سازی
air hardening
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
gas fired hardening tempering furnace
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
high frequency induction hardening
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
quenching and tempering furnace
کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
flame hardening
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
cyaniding
سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
age hardening
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
tempering (metallurgy)
بازپخت
[سخت گردانی]
[دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن]
[فلز کاری]
strain hardenability
سخت گردانی سخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com