English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (8 milliseconds)
English Persian
You are not pulling my leg , are you ? نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
Other Matches
quamdiu bene se gesserit تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
What on earth shall I do now? حالاچه خاکی بسرم بریزم ؟
I have been down that path. مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
god defend خدا نکند
absit omen خدا نکند
heaven f. خدا نکند
God (Heaven) forbid! خدا نکند !
He is not dead by any chance , is he ? نکند مرده باشد ؟
polarity و قطعه کار نکند
polarities و قطعه کار نکند
He wouldnt dare refuse. سگ کیست که قبول نکند
malfunction آنچه درست کار نکند
malfunctioned آنچه کامل کار نکند
malfunctions آنچه کامل کار نکند
malfunctions آنچه درست کار نکند
malfunction آنچه کامل کار نکند
malfunctioned آنچه درست کار نکند
malfunctioning آنچه خوب کار نکند
She wI'll be a loser if she refuses. اگر قبول نکند از کیسه اش رفته
permissible velocity حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
inerrably چنانکه هیچگاه خطا یا اشتباه نکند
Until a man has shown humility he cannot attain gr. <proverb> آدم تا کوچکى نکند به بزرگى نمى رسد .
the eye is bigger than the belly <proverb> نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
He has vowed not to gamble again. پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
defaulted مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
for next loop حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
raker تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
defaults مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulting مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
defaulted عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
transitions گذار
over گذار
transition گذار
over- گذار
graduator درجه گذار
insurant بیمه گذار
legator میراث گذار
discriminator فرق گذار
legiskative قانون گذار
legislatrix قانون گذار زن
lienee وثیقه گذار
lowpass پایین گذار
mark sense نشان گذار
differentiator فرق گذار
dotter نقطه گذار
punctuator نقطه گذار
grounder کار گذار
grounder پایه گذار
mortgagor رهن گذار
grader نمره گذار
encoder رمز گذار
instaurator بنیاد گذار
nomographer قانون گذار
space bar فاصله گذار
spotter خال گذار
tapper توپی گذار
tracklayer ریل گذار
transit time زمان گذار
transition state حالت گذار
zoogenic بچه گذار
impressionistic برداشت گذار
marker pen علامت گذار
trend-setter بدعت گذار
shelver در تاقچه گذار
shelver در قفسه گذار
outdoor recreation گشت و گذار
oviparous تخم گذار
pawnor رهن گذار
transition period دوره گذار
pledgor رهن گذار
pledgor وثیقه گذار
pracitcable گذار کردنی
pricer قیمت گذار
prizer قیمت گذار
tracked layer ریل گذار
trend-setters بدعت گذار
depositor امانت گذار
valuers قیمت گذار
foundering بنیان گذار
founders بنیان گذار
swindler کلاه گذار
swindlers کلاه گذار
auctioneer حراج گذار
contributory خراج گذار
innovator بدعت گذار
innovators بدعت گذار
heretic بدعت گذار
heretics بدعت گذار
legislator قانون گذار
legislators قانون گذار
bypass کنار گذار
bypassed کنار گذار
bypasses کنار گذار
bypassing کنار گذار
foundered بنیان گذار
founder بنیان گذار
marker نشان گذار
markers نشان گذار
handler دسته گذار
handlers دسته گذار
racer مسابقه گذار
racers مسابقه گذار
insured بیمه گذار
investor سرمایه گذار
investors سرمایه گذار
blazer علامت گذار
blazers علامت گذار
auctioneers حراج گذار
salvers مرهم گذار
bailor امانت گذار
coder رمز گذار
valuer قیمت گذار
crossing site محل گذار
legislative قانون گذار
salver مرهم گذار
bailer امانت گذار
deepositor ودیعه گذار
assessor خراج گذار
demographic transition گذار جمعیت
legislatress قانون گذار زن
accomodating منت گذار
viruses هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
free capital سرمایه گذار پولی
depositor ودیعه گذار مودع
dan runner کشتی بویه گذار
buoy tender کشتی بویه گذار
dot generator مولد خال گذار
dan layers شناوه بویه گذار
truster ودیعه گذار اعتباردهنده
uniparous هر باریک تخم گذار
burst gate لامپ پیام گذار
buoy tender ناو بویه گذار
position control پیچ مرکز گذار
miscreant بدعت گذار خبیث
net laying ship کشتی تور گذار
minelayer کشتی مین گذار
minelayer ناو مین گذار
mine layer کشتی مین گذار
spacebar کلید فاصله گذار
subcaliber تفنگ اثر گذار
money lender پول به بهره گذار
testator شاهد میراث گذار
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
apprenticeships دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeship دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
parentheses free nataton نشان گذار بدون پرانتز
pathfinders هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinder هواپیمای علامت گذار مسیر
truster باور کننده امانت گذار
spademan نفر خرج گذار توپ
to mince matters از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
loader خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encipher تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
encrypt تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
sentinel 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winter قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
depositor صاحب سپرده سپرده گذار
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
financier سرمایه دار سرمایه گذار
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
zoogenous بچه زا بچه گذار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com