Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
Other Matches
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
biochemical catalyst
کاتالیزور زیست شیمیایی
oxygen convertor
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygenize
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
to tip something
[British E]
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
LUT
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
eco-branch
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
environmental preservation
نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
oxybiont
اکسیژن زی
oxygen carrier
اکسیژن بر
oxygen
اکسیژن
empyreal air
اکسیژن
oxygenate
اکسیژن امیختن
oxygenation
اکسیژن زنی
steno oxibiant
اکسیژن کم تاب
oxygen debt
وام اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
oxygen debt
بدهی اکسیژن
lox
اکسیژن مایع
oxygenate
اکسیژن زدن
liquid oxygen
اکسیژن مایع
liquid exygen
اکسیژن مایع
oxygenated
اکسیژن زدن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxidation
ترکیب با اکسیژن
oxygenize
با اکسیژن امیختن
oxygen
اکسیژن دار
oxygenization
اکسیژن دهی
oxygen
گاز اکسیژن
oxygenation
امیزش با اکسیژن
oxygenation
ترکیب با اکسیژن
oxygen extraction
جذب اکسیژن
oxygen deficit
کسر اکسیژن
oxidization
ترکیب با اکسیژن
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
atmospheric oxygen
اکسیژن هوا
oxyacetylene welding
جوش اکسیژن
oxygen ration
نسبت اکسیژن
oxygenating
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن زدن
oxygenates
اکسیژن امیختن
deoxidate
بی اکسیژن کردن
deoxidation
اکسیژن گیری
deoxidize
بی اکسیژن کردن
acidity coefficient
نسبت اکسیژن
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
oxygenates
اکسیژن زدن
deoxygenation
اکسیژن زدایی
anoxia
کمبود اکسیژن
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
oxidising
با اکسیژن ترکیب کردن
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
acetylene oxygen flame
شعله استیلن اکسیژن
oxygen acid
اسید اکسیژن دار
oxidised
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidises
با اکسیژن ترکیب کردن
oxyacid
اسید اکسیژن دار
oxidizes
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizing
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize
با اکسیژن ترکیب کردن
aqualungs
دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung
دستگاه تنفس اکسیژن
rebreather
سیستم اکسیژن مداربسته
volcanize
جوش اکسیژن زدن
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
oxidation
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
tetroxide
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
monoxide
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
acyl oxygen fission
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemicals
شیمیایی
chemical
شیمیایی
chemic
شیمیایی
chemical sense
حس شیمیایی
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
galvanic cell
پیل شیمیایی
chemisorption
جذب شیمیایی
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
electrochemical
برقی- شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemism
خاصیت شیمیایی
chemiluminescence
نورتابی شیمیایی
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
chemotropism
گرایش شیمیایی
biochemical
زیستی- شیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
chemical agent
عامل شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
decomposition
هوازدگی شیمیایی
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
chemical agent
ماده شیمیایی
precipitating
رسوب شیمیایی
precipitates
رسوب شیمیایی
precipitated
رسوب شیمیایی
precipitate
رسوب شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemical operations
عملیات شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
compound
ترکیب شیمیایی
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
compounds
ترکیب شیمیایی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
homolysis
تجزیه شیمیایی
fertilizers
کود شیمیایی
mulch
ماده شیمیایی
mulches
ماده شیمیایی
compounded
ترکیب شیمیایی
fertilisers
کود شیمیایی
quasichemical
شبه شیمیایی
narcosis
خواب شیمیایی
fertilizer
کود شیمیایی
organic compound
مواد شیمیایی
ageing
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
urinalysis
تجزیه شیمیایی ادرار
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
thermolysis
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
photochemical smog
دود مه نور شیمیایی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
petrochemicals
مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals
مواد شیمیایی نفتی
chemosynthesis
سنتز باکتری شیمیایی
chemical
ماده شیمیایی دارویی
chemicals
ماده شیمیایی دارویی
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
photochemical smog
دود مه فتو شیمیایی
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
symbion
هم زیست
subsistence
زیست
biogen
زیست زا
performance of the dam
زیست سد
bio-
زیست -
neutralised
بطور شیمیایی خنثی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com