Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
Search result with all words
dipole dipole forces	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Other Matches
polar regions	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
polar plot	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond	پیوند دو قطبی- دو قطبی
polar stereographic	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar	قطبی
unipolar	تک قطبی
diode	دو قطبی
dipole	دو قطبی
unipolar	یک قطبی
double pole	دو قطبی
bipolar	دو قطبی
arctic	قطبی
homopolar	هم قطبی
polar vector	بردار قطبی
dipole antenna	انتن دو قطبی
polar variable	متغیر قطبی
zwitterion	یون دو قطبی
dipolar ion	یون دو قطبی
polar diagram	نقشه قطبی
polar transmission	مخابره قطبی
polar vortex	ورتکس قطبی
crystal rectifier	دو قطبی بلورین
polar molecule	مولکول قطبی
polar distance	فاصله قطبی
polar relay	رله قطبی
polarized relay	رله قطبی
polar solvent	حلال قطبی
diode	لامپ دو قطبی
dipole interaction	بر هم کنش دو قطبی
foumart	گربه قطبی
four pole	چهار قطبی
north star	ستاره قطبی
multipole	چند قطبی
multipolar	چند قطبی
multi contact	چند قطبی
moment of a dipole	گشتاور دو قطبی
magnetic doublet	دو قطبی مغناطیسی
hexod	لامپ شش قطبی
hexode	لامپ شش قطبی
lodestaror load	ستاره قطبی
one pole switch	کلید یک قطبی
fitchet	گربه قطبی
dipole moment	گشتاور دو قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
polar coordinate	مختصات قطبی
polar compound	ترکیب قطبی
polar bond	پیوند قطبی
polar angle	زاویه قطبی
lodestar	ستاره قطبی
loadstar	ستاره قطبی
polarities	تمایل قطبی
polarization	قطبی سازی
unipolarity	حالت یک قطبی
unipolar armature	ارمیچر تک قطبی
polarised	قطبی کردن
polarises	قطبی کردن
polarising	قطبی کردن
polarize	قطبی کردن
polarizes	قطبی کردن
polarizing	قطبی کردن
two terminal network	شبکه دو قطبی
two electrode valve	لامپ دو قطبی
polarization	قطبی شدگی
polarities	ویژگی قطبی
polarity	تمایل قطبی
polarity	ویژگی قطبی
polarized	قطبی شده
Pole Star	ستاره قطبی
arctic regions	مناطق قطبی
polarization current	جریان قطبی
terminal voltage	ولتاژ قطبی
single contact switch	کلید یک قطبی
polarizing filter	صافی قطبی
pole armature	ارمیچر قطبی
polestar	ستاره قطبی
aurora	شفق قطبی
arctic regions	نواحی قطبی
arctic basin	حوضچه قطبی
polar winds	بادهای قطبی
polaris	ستاره قطبی
bipolar cells	یاختههای دو قطبی
triode	لامپ سه قطبی
isolation diode	لامپ دو قطبی خودکار
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
magnetic dipole moment	گشتاور دو قطبی مغناطیسی
pentode	لامپ پنج قطبی
molecular dipole moment	گشتاور دو قطبی مولکولی
magnetic quadrupole	چهار قطبی مغناطیسی
semiconductor diode	دو قطبی نیم رسانا
multipole moment	گشتاور چند قطبی
semipolar molecule	مولکول نیم قطبی
polar coordinates	دستگاه مختصات قطبی
unipolar	سلولهای عصبی یک قطبی
tetrode	لامپ چهار قطبی
the north star	ستاره قطبی یا شمالی
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
unipolar psychosis	روان پریشی یک قطبی
polar chart	نمودار با مختصات قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی [ریاضی]
polar diagram	نمودار با مختصات قطبی
octode	لامپ هشت قطبی
polar duplex telegraphy	تلگراف دو جهتی قطبی
triode amplifier	فزون ساز سه قطبی
four terminal network	شبکه چهار قطبی
polarizes	قطبی کردن یا شدن
heptode	لامپ هفت قطبی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
polarize	قطبی کردن یا شدن
homopolar bond	پیوند جور قطبی
folded dipole	انتن دو قطبی دولا
polarised	قطبی کردن یا شدن
circumpolar stars	ستارگان دور قطبی
circumpolar stars	ستارگان پیرا قطبی
polarises	قطبی کردن یا شدن
polarizing	قطبی کردن یا شدن
bipolar affective disorder	اختلال عاطفی دو قطبی
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
polarising	قطبی کردن یا شدن
arctic	مربوطه به نواحی قطبی
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
hot cathode gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
output pentode	لامپ پنج قطبی خروجی
y parameter	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
fisch	پوست راسو یا گربه قطبی
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
polar coordinate system	دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
equivalent diode of a multielectrode val	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
equivalent diode of a triode	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
equivalent diode voltage	ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
passive four terminal network	شبکه چهار قطبی بی اثر
half wave dipole	انتن دو قطبی نیم موج
fitchew	پوست راسو یا گربه قطبی
gas tetrode	لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی
gated beam tube	لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
tzigane	کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
anoraks	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundras	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
longspur	انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
polar motion	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
white bear	خرس سفید خرس قطبی
fire coordination line	خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces	نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services	نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces	نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces	نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces	نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
demarkation line	خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander	فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
alert force	نیروهای اماده باش نیروهای اماده
armed services	قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
army of occupation	نیروهای اشغالی
political forces	نیروهای سیاسی
differential forces	نیروهای دیفرانسیلی
army forces	نیروهای زمینی
combined forces	نیروهای مرکب
battalions	نیروهای ارتشی
combat forces	نیروهای رزمی
battalion	نیروهای ارتشی
component forces	نیروهای مولفه
blue forces	نیروهای خودی
blue forces	نیروهای ابی
screening forces	نیروهای پاسیور
enemy forces	نیروهای دشمن
ground forces	نیروهای زمینی
services	نیروهای سه گانه
market forces	نیروهای بازار
services	نیروهای مسلح
irregular	نیروهای نامنطم
lateral forces	نیروهای عرضی
armed forces	نیروهای مسلح
irregular forces	نیروهای چریکی
garrison forces	نیروهای پادگانی
frontalier	نیروهای مرزی
irregular forces	نیروهای نامنطم
opposing forces	نیروهای متخاصم
forces of production	نیروهای تولید
nuclear forces	نیروهای هستهای
naval forces	نیروهای دریایی
friendly forces	نیروهای خودی
actions	اشغال نیروهای جنگی
fundamental forces	نیروهای بنیادی [فیزیک]
armed forces police	دژبان نیروهای مسلح
fundamental interactions	نیروهای بنیادی [فیزیک]
tactical reserve	نیروهای احتیاط تاکتیکی
armed forces courier	پیک نیروهای مسلح
action	اشغال نیروهای جنگی
amphibious striking forces	نیروهای ضربتی اب خاکی
paramilitaries	نیروهای شبه نظامی
paramilitary	نیروهای شبه نظامی
castrum	[کمپ نیروهای رومی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com