English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
combat forces نیروهای رزمی
Search result with all words
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
Other Matches
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
irregular نیروهای نامنطم
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
services نیروهای مسلح
enemy forces نیروهای دشمن
garrison forces نیروهای پادگانی
services نیروهای سه گانه
friendly forces نیروهای خودی
frontalier نیروهای مرزی
blue forces نیروهای ابی
blue forces نیروهای خودی
forces of production نیروهای تولید
irregular forces نیروهای چریکی
combined forces نیروهای مرکب
component forces نیروهای مولفه
army of occupation نیروهای اشغالی
army forces نیروهای زمینی
armed forces نیروهای مسلح
ground forces نیروهای زمینی
battalion نیروهای ارتشی
opposing forces نیروهای متخاصم
market forces نیروهای بازار
naval forces نیروهای دریایی
screening forces نیروهای پاسیور
nuclear forces نیروهای هستهای
political forces نیروهای سیاسی
battalions نیروهای ارتشی
lateral forces نیروهای عرضی
irregular forces نیروهای نامنطم
assigned forces نیروهای زیر امر
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
castrum [کمپ نیروهای رومی]
restraining forces نیروهای مهار کننده
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
action اشغال نیروهای جنگی
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
landing forces نیروهای پیاده شونده
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
actions اشغال نیروهای جنگی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
van der waals forces نیروهای وان در والس
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
nato forces نیروهای پیمان ناتو
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
joint مشترک بین نیروهای مسلح
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
combat رزمی
combated رزمی
combating رزمی
combats رزمی
epical رزمی
epics رزمی
epic رزمی
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
field order دستورالعمل رزمی
field officer افسر رزمی
field ration جیره رزمی
field service خدمات رزمی
non-combatants غیر رزمی
field exercise تمرین رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
field duty ماموریت رزمی
field duty خدمات رزمی
field commands قسمتهای رزمی
field grade رده رزمی
field commands یکانهای رزمی
field gun توپ رزمی
field manual دستور رزمی
field glasses عینک رزمی
field type نوع رزمی
fighting load بار رزمی
non-combatant غیر رزمی
service ammunition مهمات رزمی
tactical missile موشک رزمی
groups گروه رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
group گروه رزمی
damage ضایعات رزمی
strength استعداد رزمی
task organization سازمان رزمی
strengths استعداد رزمی
non combatant غیر رزمی
readiness امادگی رزمی
field army ارتش رزمی
herioic verse شعر رزمی
heroic verse شعر رزمی
battle casualty ضایعات رزمی
nonbattle غیر رزمی
operational route جاده رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combatcommand یکان رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
combat vehicle خودروی رزمی
combat ration جیره رزمی
combat trains بنه رزمی
combat team تیم رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
battle problems مشکلات رزمی
combat duty امور رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat readiness امادگی رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
combatdrill تمرین رزمی
battle station پایگاه رزمی
combat exercise تمرین رزمی
combat power قدرت رزمی
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat formation ارایش رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
combat development توسعه رزمی
combat arms رسته رزمی
combat troops عدههای رزمی
c ration جیره رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat patrol گشتی رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combat jump پرش رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
joint task force گروه رزمی مشترک
jujitsu مادر ورزشهای رزمی
standard کالای جانشین رزمی
standards کالای جانشین رزمی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
level of effort تلاش رزمی یکان
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
readiness category نوع امادگی رزمی
readiness category درجه امادگی رزمی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
combat operations مرکز عملیات رزمی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
level of strength میزان استعداد رزمی
level of strength سطح استعداد رزمی
level of readiness سطح امادگی رزمی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
combat pay فوق العاده رزمی
fielded زمینه رزمی صحرایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com