English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (9 milliseconds)
English Persian
assigned forces نیروهای زیر امر
Search result with all words
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint مشترک بین نیروهای مسلح
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces نیروهای مسلح
irregular نیروهای نامنطم
services نیروهای مسلح
services نیروهای سه گانه
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
action اشغال نیروهای جنگی
actions اشغال نیروهای جنگی
battalion نیروهای ارتشی
battalions نیروهای ارتشی
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
army forces نیروهای زمینی
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army of occupation نیروهای اشغالی
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
blue forces نیروهای خودی
blue forces نیروهای ابی
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
combat forces نیروهای رزمی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
combined forces نیروهای مرکب
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces نیروهای مولفه
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
enemy forces نیروهای دشمن
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
forces of production نیروهای تولید
friendly forces نیروهای خودی
frontalier نیروهای مرزی
garrison forces نیروهای پادگانی
ground forces نیروهای زمینی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
irregular forces نیروهای نامنطم
irregular forces نیروهای چریکی
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
landing forces نیروهای پیاده شونده
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
lateral forces نیروهای عرضی
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
market forces نیروهای بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
nato forces نیروهای پیمان ناتو
naval forces نیروهای دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
opposing forces نیروهای متخاصم
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
political forces نیروهای سیاسی
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
restraining forces نیروهای مهار کننده
screening forces نیروهای پاسیور
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
Other Matches
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
van der waals forces نیروهای وان در والس
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
castrum [کمپ نیروهای رومی]
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com