English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
Search result with all words
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
Other Matches
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
irregular forces نیروهای چریکی
armed forces نیروهای مسلح
forces of production نیروهای تولید
friendly forces نیروهای خودی
screening forces نیروهای پاسیور
political forces نیروهای سیاسی
battalion نیروهای ارتشی
garrison forces نیروهای پادگانی
ground forces نیروهای زمینی
battalions نیروهای ارتشی
irregular نیروهای نامنطم
lateral forces نیروهای عرضی
irregular forces نیروهای نامنطم
frontalier نیروهای مرزی
services نیروهای مسلح
naval forces نیروهای دریایی
combat forces نیروهای رزمی
component forces نیروهای مولفه
blue forces نیروهای ابی
blue forces نیروهای خودی
army of occupation نیروهای اشغالی
army forces نیروهای زمینی
nuclear forces نیروهای هستهای
combined forces نیروهای مرکب
enemy forces نیروهای دشمن
services نیروهای سه گانه
opposing forces نیروهای متخاصم
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
market forces نیروهای بازار
actions اشغال نیروهای جنگی
action اشغال نیروهای جنگی
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
nato forces نیروهای پیمان ناتو
landing forces نیروهای پیاده شونده
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
castrum [کمپ نیروهای رومی]
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
assigned forces نیروهای زیر امر
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
van der waals forces نیروهای وان در والس
restraining forces نیروهای مهار کننده
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
joint مشترک بین نیروهای مسلح
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
soldiers نظامی
fort دژ نظامی
military نظامی
martial نظامی
soldier نظامی
service نظامی
serviced نظامی
martin نظامی
mil نظامی
warlike نظامی
military posture وضعیت نظامی
military justice دادرسی نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
military platform سکوی نظامی
military government حکومت نظامی
by military force با نیروی نظامی
campound کمپ نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
military posture ارایش نظامی
military justice دادسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
defense information اطلاعات نظامی
court material دادگاه نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
court martiall شورای نظامی
court martiall دادگاه نظامی
court martial دادگاه نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
council ofwar شورای نظامی
military strategy استراتژی نظامی
defensive architecture معماری نظامی
articles of war قانون نظامی
army staff ستاد نظامی
military resources منابع نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
army attache وابسته نظامی
saluting احترام نظامی
military services قسمتهای نظامی
military spending مخارج نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military governor حاکم نظامی
attache وابسته نظامی
martial rule حکومت نظامی
military attache وابسته نظامی
military body هیئت نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
military comission هیئت نظامی
invasion currency پول نظامی
soldiery نیروی نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military convention اتحاد نظامی
military court دادگاه نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military assistance کمک نظامی
military area منطقه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
martial court دادگاه نظامی
necker chief کاشکول نظامی
martial spirit روح نظامی
maneuver تمرین نظامی
militarization نظامی کردن
militarize نظامی کردن
prisidio قلعه نظامی
provost marshal قاضی نظامی
military adviser مستشار نظامی
military courtesy شئونات نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com