Dictiornary-Farsi | نیروگاه فشار قوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
high tension power plant	نیروگاه فشار قوی
high voltage plant	نیروگاه فشار قوی


Search result with all words

low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
low voltage power station	نیروگاه فشار ضعیف
Other Matches

electric plant	نیروگاه
generating plant	نیروگاه
power plants	نیروگاه
energy plant	نیروگاه
power stations	نیروگاه
powerhouses	نیروگاه
power station	نیروگاه
power plant	نیروگاه
powerhouse	نیروگاه
atomic power station [plant]	نیروگاه هسته ای
power plant	نیروگاه برق
power plants	نیروگاه برق
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
nuking	نیروگاه اتمی
nukes	نیروگاه اتمی
nuked	نیروگاه اتمی
nuclear power station	نیروگاه هستهای
isolated electric plant	نیروگاه روستایی
central station	نیروگاه مرکزی
nuke	نیروگاه اتمی
hydroelectric station	نیروگاه ابی
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
power plant	نیروگاه موتور مولدنیرو
generating station	پست نیرو نیروگاه
power plants	نیروگاه موتور مولدنیرو
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
after bay	[مجرائی که آب را از نیروگاه تخلیه میکند.]
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
ice push	فشار یخ
pressure	فشار
isobars	تک فشار
pressuring	فشار
pressured	فشار
pressures	فشار
weight	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
back iron	بن فشار
back pressure	پی فشار
bunt	فشار با سر
barometric pressure	فشار جو
distraint	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
pressing	فشار
thrust	فشار
water pressure	فشار اب
fantod	فشار
thrusting	فشار
thrusts	فشار
total pressure	فشار کل
sense of pressure	حس فشار
zip	فشار
strain	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
isopiestic	هم فشار
isobare	هم فشار
impact	فشار
impacts	فشار
presses	فشار
compression	فشار
tension	فشار
strains	فشار
low pressure	فشار کم
zipped	فشار
zipping	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
pressor	فشار زا
pressure curve	خم فشار
atmospheres	فشار جو
stress	فشار
atmosphere	فشار جو
stresses	فشار
stressing	فشار
line of thrust	خط فشار
tensions	فشار
pushed	فشار
brunt	فشار
pressure sense	حس فشار
exertion	فشار
isobar	هم فشار
exertions	فشار
growing pains	فشار
push	فشار
pressure vessel	فشار
pushes	فشار
isobar	تک فشار
press	فشار
isobars	هم فشار
partial pressure	فشار جزئی
low voltage line	خط فشار ضعیف
pore pressure	فشار درونی
static pressure	فشار ایستایی
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
static head	فشار ایستایی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
manometer	فشار سنج
manifold pressure	فشار گازگاه
low voltage	فشار ضعیف
low tension magneto	مگنت کم فشار
drag loading	فشار کششی
sound pressure	فشار صوت
discharge pressure	فشار تخلیه
direct pressure	فشار مستقیم
low potential system	دستگاه کم فشار
diffraction loading	منتجه فشار
soil strain	فشار زمین
bearing pressure	فشار بردگاهی
piston pressure	فشار پیستون
standard atmospheric pressure	فشار متعارفی جو
low pressure	فشار خفیف
low pressure	منطقه کم فشار
bearing pressure	فشار یاطاقان
low tension	فشار ضعیف
starting pressure	فشار استارت
critical pressure	فشار بحرانی
torsional strain	فشار پیچشی
overvoltage	فشار زیاد
piezometry	فشار سنجی
ciderpress	میوه فشار
ciderpress	سیب فشار
high pressure	فشار زیاد
centre of pressure	مرکز فشار
molding pressure	فشار قالب
central head	فشار مرکزی
brush pressure	فشار زغال
molding pressure	فشار پرس
center of pressure	مرکز فشار
overpressure	فشار بیش از حد
partial pressure	فشار جزیی
thrust of the arch	فشار طاق
carebaria	احساس فشار در سر
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
to press up	با فشار بالابردن
platten	اهن فشار
cost push	فشار هزینه
cost push	فشار قیمت
contact pressure	فشار تماس
contact pressure	فشار تماسی
overvoltage	ازدیاد فشار
constant pressure	فشار ثابت
confined water	سفره اب با فشار
torisonal strain	فشار پیچشی
to squeeze to death	با فشار کشتن
stress of poverty	فشار بینوایی
compressive stress	فشار تراکمی
platen	اهن فشار
measuring voltage	فشار سنجش
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
osmotic pressure	فشار اسمزی
drag mark	محل فشار
impaction	فشار سخت
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
pressure drop	افت فشار
isobar surface	سطح هم فشار
pressure transducer	مبدل فشار
pressure face	سمت فشار
pressure wave	موج فشار
hydrostatic	مربوط به فشار اب
high tension magneto	مگنت پر فشار
lateral pressure	فشار جانبی
pulse pressure	فشار نبض
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
kinetic pressure	فشار سینتیک
pressure curve	منحنی فشار
internal pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
increase of pressure	افزایش فشار
incompressible	فشار ناپذیر
pressure head	ارتفاع فشار
inclined compression	فشار مایل
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure of speech	فشار تکلم
impluse voltage	فشار ضربهای
impact pressure	فشار اصابت
induction voltage	فشار القائی
pressure surface	سطح فشار
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط