English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
amphibious force نیروی اب خاکی
Search result with all words
advance force نیروی جلودار اب خاکی
agc ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
Other Matches
tractor group گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
assault craft ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
antiamphibious minefield میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
tellurian خاکی
dust colour خاکی
mundane خاکی
terrene خاکی
earthly خاکی
earth dam سد خاکی
edaphic خاکی
earthen خاکی
earthborn خاکی
earth-bound خاکی
wood louse خر خاکی
embankment dam سد خاکی
earth fill dam سد خاکی
worldly خاکی
amphibious اب خاکی
embankments سد خاکی
terrestrial خاکی
earthy خاکی
embankment سد خاکی
amphibious pack تک اب خاکی
amphibian هواپیمای اب و خاکی
amphibian وسیله اب و خاکی
homogeneous earth dam سد خاکی همگن
dun سمند خاکی
embankments دیوار خاکی
geophyte گیاه خاکی
terrestrial زمین خاکی
fuse plug سرریز خاکی
semiterrestrial نیمه خاکی
landing forces قوای اب خاکی
vallation دیوار خاکی
earthworms کرم خاکی
rain worm کرم خاکی
amphibious خاکی و ابی
milliped جنس خر خاکی
mold etc خاکی کردن
earthworm کرم خاکی
milleped جنس خر خاکی
earthworks عملیات خاکی
soil خاکی کردن
soiling خاکی کردن
embankment دیوار خاکی
ground ivy پاپیتال خاکی
soils خاکی کردن
terricolous خاکزی خاکی
landing party گروه اب خاکی
lobworm کرم خاکی
pulverulence حالت خاکی
earthwork ختل خاکی
khaki خاکی رنگ
amphibian ابی خاکی
amphibious operation عملیات اب خاکی
earethliness خاکی بودن
adaphic organism زیستمند خاکی
dew worm کرم خاکی
bordering پشته خاکی
bordered پشته خاکی
border پشته خاکی
dust color رنگ خاکی
alkaline earth قلیایی خاکی
staging تمرین اب خاکی
angleworm کرم خاکی
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
amphibious pack بارهای اب خاکی
amphibious tank تانک اب خاکی
amphibious lift ترابری اب و خاکی
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
earth born خاکی فانی
earth dam بند خاکی
earth road راه خاکی
earthiness خاکی بودن
vault formed in the earth طاق خاکی
amphibious transport ship ترابر اب خاکی
earthiness طبیعت خاکی
earth work کارهای خاکی
zoned earth dam سد خاکی ناهمگن
warping tug یدک کش اب خاکی
earth work عملیات خاکی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
assault ships ناوهای هجومی اب خاکی
borrow area محل قرضه سد خاکی
boat team تیم قایق اب خاکی
man of mould انسان خاکی یا فانی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
amphibious transport dock ناومخصوص ترابری اب خاکی
beach party گروه پیشرو اب خاکی
shouldered دو طرف خاکی جاده
benching جان پناه خاکی
brandling یکجور کرم خاکی
amphibious tractor خودروشنی دار اب خاکی
amphibious lift حمل ونقل اب خاکی
alkaline earth oxide فلز قلیایی خاکی
alkaline earth metal فلز قلیایی خاکی
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
shoulders دو طرف خاکی جاده
shouldering دو طرف خاکی جاده
shoulder دو طرف خاکی جاده
verges شانه خاکی جاده
amphibian floats شناورهای ابی خاکی
amphibious assault ship ناو هجومی اب و خاکی
amphibious demonstration عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious demonstration عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious control group گروه کنترل اب خاکی
amphibious assault ship ناومخصوص هجوم اب و خاکی
navvies کارگر کارهای خاکی
navvy کارگر کارهای خاکی
landing threshold استانه فرود اب خاکی
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
verge شانه خاکی جاده
vales زمین جهان خاکی
vale زمین جهان خاکی
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
benching تختک خاکی پله بندی
non cohesive soil خاکی که فاقد چسبندگی باشد
curf خاکی که اجر از ان تهیه میشود
scraper یکی از ماشینهای عملیات خاکی
tractors قایق اب خاکی شنی دار
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
barbette تپههای خاکی که توپها را بر ان قرارمیدهند
tractor قایق اب خاکی شنی دار
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
amphibious transport dock ناو حمل و نقل اب خاکی
good مسیر خاکی مرطوب و محکم
earthworks خاک کاری کارهای خاکی
khaki لباس کار خاکی رنگ
What on earth shall I do now? حالاچه خاکی بسرم بریزم ؟
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
pay dirt <idiom> زیر خاکی پیدا کردن
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
causeway راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
serials سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
causeways راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
boat group ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
apotheosis رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
boat team تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی
apotheoses رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
assault area diagram نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
range markers علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
extraterrestrial بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
extraterrestrials بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
boat diagram دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
beach master افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
tine دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
jahemmy جراثقال چرخدار مخصوص اخراجات ناوچههای اب خاکی
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
strength group گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
molehill توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
aeolian soil خاکی که از مواد متشکله باد تشکیل یافته است
sea echelon بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
molehills توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
windrow تل خاکی که هنگام کارماشینهای راه سازی در کنارجاده تشکیل میشود
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
touchdown درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
neutral soil خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
touchdowns درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
mole hill توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
boat lanes خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com