English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
cohesion نیروی جاذبه بین ذرات همگن
Other Matches
cohesion التصاق یا قوه جاذبه ذرات
free air anomaly اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
gravitational force نیروی جاذبه
attractive force نیروی جاذبه
attraction force نیروی جاذبه
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
intermolecular attractive force نیروی جاذبه بین مولکولی
affinity نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinities نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
electrophoresis حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
neap tide دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary بین ذرات در داخل ذرات
equal همگن
equaled همگن
equaling همگن
equalling همگن
equals همگن
homogeneous همگن
equalled همگن
homogeneous catalyst کاتالیزور همگن
clone ابزار همگن
cloned ابزار همگن
homogeneous mixture مخلوط همگن
clones ابزار همگن
cloning ابزار همگن
homogeneous reaction واکنش همگن
homogeneous earth dam سد خاکی همگن
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
homogeneous production function تابع تولید همگن
linear homogenous production function تابع تولید خطی همگن
quadratic homogeneous function تابع همگن درجه دوم
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
valence جاذبه
appeals جاذبه
appealed جاذبه
appeal جاذبه
gravitation جاذبه
gravity جاذبه
attractions جاذبه
attraction جاذبه
law of gravity جاذبه
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
gravitation جاذبه ثقلی
gravitation کشش جاذبه
gravitational attraction جاذبه گرانشی
sexiness جاذبه جنسی
attration جاذبه کشندگی
electric attraction جاذبه الکتریکی
adhesion جاذبه سطحی
electron capture جاذبه الکترونی
attraction of current جاذبه میدان
attractive field میدان جاذبه
absorpthiveness قوه جاذبه
electrostatic attraction جاذبه الکترواستاتیکی
gravitation قوه جاذبه
capillary attraction جاذبه شعریه
sex appeal جاذبه جنسی
electromagnetic attraction جاذبه الکترومغناطیسی
coulomb attraction جاذبه کولنی
counter attraction جاذبه متقابله
magnetic attraction جاذبه مغناطیسی
gravitational waves امواج جاذبه
cohesion جاذبه مولکولی
gravitational constant ثابت جاذبه
gravitation جاذبه گرانشی
ingredients ذرات
ingredient ذرات
law of electrostatic attraction قانون جاذبه الکترواستاتیکی
intensity of gravity گرانی یا جاذبه زیاد
centripetal force قوه جاذبه مرکز
law of universal gravitation قانون جاذبه عمومی
scenic attractions جاذبه های دیدنی
magnetic dip میدان جاذبه مغناطیسی
geomagnetic وابسته به جاذبه زمین
magnetic dip قوه جاذبه مغناطیسی
interionic attraction جاذبه بین یونی
ablatitious کاهنده قوه جاذبه
intermolecular attraction جاذبه بین مولکولی
intensity of gravity شدت با زیادی جاذبه
roily پر از ذرات رسوبی
planetesimal ذرات سیارهای
barrier penetration by particles نفوذ ذرات در سد
cosmic particles ذرات کیهانی
fundamental particles ذرات بنیادی
elementary particles ذرات بنیادی
allergen ذرات الرژی زا
blood corpuscles ذرات خون
denseness تراکم ذرات
metal foulings ذرات فلز
weight of solids وزن ذرات
radioactive rays ذرات رادیواکتیو
molecular attracticm جاده ذرات
sand blasting ذرات سنگ
particle physics فیزیک ذرات
intermolecular بین ذرات
intermolecular در داخل ذرات
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
gravity جاذبه زمین درجه کشش
gravity جاذبه زمین کشش انحراف
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
emulsion ذرات چربی دراب
particulate دارای ذرات ریز
emulsioned ذرات چربی دراب
particle physics فیزیک ذرات اتمی
emulsioning ذرات چربی دراب
emulsions ذرات چربی دراب
thershold temperature استانه دمای ذرات
cascade impactor دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
nebulize تبدیل به ذرات کردن
segregation تفکیک ذرات بتن
pollinium توده ذرات گرده گل
absorption of charged particles جذب ذرات باردار
planetesimal hypothesis فرضیه ذرات سیارهای
effective size of grain قطر موثر ذرات
scattering of alpha particles پراکندگی ذرات الفا
gravitating بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitate بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitated بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
fall out ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
leucocytosis افزودگی ذرات سفید خون
polymerization ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifying بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
dispersion متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
granulate دارای ذرات ریز کردن
isometric دارای ذرات ریز متساوی
isometrics دارای ذرات ریز متساوی
centriole ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
nucleon ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
achondrite سنگ الماس بدون ذرات گرد
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
micronize بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
lenticulate ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
schiller تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
dispersoid پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
grain orientation طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
geotropism رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
amylose مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
haze غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
emulsions تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
textures طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
mists کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mist کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
synchrotron دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
texture طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomizing تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
diatomite ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomised تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomize تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
atomizes تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioning تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
atomized تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
iceneedle یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
aerosols ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
physical analysis جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
atomizers دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizer دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com