English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 248 (17 milliseconds)
English Persian
armada نیروی دریایی
armadas نیروی دریایی
naval نیروی دریایی
navies نیروی دریایی
navy نیروی دریایی
naval forces نیروی دریایی
Search result with all words
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
plebeian دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeians دانشجوی سال اول نیروی دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
pleb خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
decree حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreeing حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decrees حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
naval وابسته به نیروی دریایی
boot camp اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot camps اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
Admiralty ادارهء نیروی دریایی دریاسالاری
Admiralty اداره نیروی دریایی
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
deputy chief of naval operation جانشین فرماندهی نیروی دریایی
i have served in the navy در نیروی دریایی خدمت کرده ام
jaygee ناوبان یکم نیروی دریایی
main body عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
middy دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
midshipman دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
naval appropriation bill بودجه نیروی دریایی
naval attache وابسته نیروی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
numbered fleet ناوگان زیرامر نیروی دریایی
oldster ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
plebe دانشجوی سال اول نیروی دریایی
prize court شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
sea captain فرمانده نیروی دریایی
sea power نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
seaman recruit سرباز ساده نیروی دریایی
shore patrol پلیس نیروی دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
teleman افسر مامور رمز ومخابرات نیروی دریایی
Other Matches
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
maritime دریایی
sea دریایی
naval دریایی
pelagian دریایی
thalaesic دریایی
thalassic دریایی
seas دریایی
sea born دریایی
saltiest دریایی
salty دریایی
sea pier سد دریایی
sharks سگ دریایی
shark سگ دریایی
dogfish سگ دریایی
nautical دریایی
saltier دریایی
marines دریایی
marine دریایی
benthic ته دریایی
beacon چراغ دریایی
marooner دزد دریایی
medusa ستاره دریایی
mark sensing نشان دریایی
beacons چراغ دریایی
naval activity یکان دریایی
nautical twilight شفق دریایی
naval attache وابسته دریایی
nautical terms اصطلاحات دریایی
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
nautical chart نقشه دریایی
nautical almanac زیج دریایی
beacon فار دریایی
sirens حوری دریایی
rips گرداب دریایی
ossifrage عقاب دریایی
osprey عقاب دریایی
on shore winds باد دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
oceanid حوری دریایی
lantern چراغ دریایی
lanterns چراغ دریایی
ripped گرداب دریایی
rip گرداب دریایی
sirens اژیر دریایی
otter سمور دریایی
otters سمور دریایی
pigboat زیر دریایی
pharos فانوس دریایی
pelagic دریایی دریانشین
pelagian جانور دریایی
paravane اژدرمخرب دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
ocean current جریان دریایی
notice to mariner اگهی دریایی
naval forces نیروهای دریایی
tidal wave سیلاب دریایی
naval establishment قسمت دریایی
naval establishment تاسیسات دریایی
naval district ناحیه دریایی
naval campaign نبرد دریایی
naval campaign جنگ دریایی
naval station پایگاه دریایی
naval port بندر دریایی
naval stores کالای دریایی
notice to mariner اعلان دریایی
notice to mariner اعلامیه دریایی
nix حوری دریایی
neptunian ابی دریایی
navy time وقت دریایی
navy time ساعت دریایی
naval war جنگ دریایی
naval support پشتیبانی دریایی
naval base پایگاه دریایی
hydrographic chart نقشه دریایی
alga خزهء دریایی
algerine دزد دریایی
algoid مانندعلف دریایی
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
holothurian حلزون دریایی
holothurian راب دریایی
hogfish گراز دریایی
gribble موریانه دریایی
geographical mile میل دریایی
fucus کتانجک خس دریایی
admiralty law قوانین دریایی
kelp اشنه دریایی
marine insurance بیمه دریایی
marine forces تفنگداران دریایی
marine climate اب و هوای دریایی
sill برامدگی دریایی
sills برامدگی دریایی
sea swallow چلچله دریایی
light house چراغ دریایی
light house فار دریایی
acaleph گزنه دریایی
actinia کیسه تن دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
floating trade تجارت دریایی
flag officer افسر دریایی
evening naval twilight شفق دریایی
erne عقال دریایی
erne دال دریایی
echinus بلوط دریایی
echinus خارپوست دریایی
eagle fisher عقاب دریایی
data mile میل دریایی
daphne حوری دریایی
d.j.'s locker گودی دریایی
chopline خط حد یکانهای دریایی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
evening naval twilight غروب دریایی
asteroidea ستارههای دریایی
fish hawk دال دریایی
sea pad ستاره دریایی
finger fish ستاره دریایی
fanal فانوس دریایی
sea swallow پرستوک دریایی
scray چلچله دریایی
scray پرستوک دریایی
salangane چلچله دریایی
salangane پرستوک دریایی
fairy bird چلچله دریایی
fairy bird پرستوک دریایی
commercial marine ناوگان دریایی
marine railway ریل دریایی
maritime trade تجارت دریایی
sea lane جاده دریایی
sea lane مسیر دریایی
sea lanes جاده دریایی
sea lanes مسیر دریایی
seaweed جلبک دریایی
seaweed خزه دریایی
seaweed علف دریایی
seaweed سبزال دریایی
seaweeds جلبک دریایی
seaweeds خزه دریایی
seaweeds علف دریایی
voyages سفر دریایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com