English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
coercive force نیروی مغناطیس زدا
Search result with all words
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
Other Matches
nuclear magnetic resonance تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
magneto مغناطیس
magnets مغناطیس
magnetic مغناطیس
magnet مغناطیس
magnetism مغناطیس
magnetzation مغناطیس
remagnetizer مغناطیس گر
thermomagnetic گرما مغناطیس
mags مغناطیس agnetic
mag مغناطیس agnetic
simple magnet مغناطیس ساده
bar magnet مغناطیس میلهای
demagnetize زدودن مغناطیس
magnetization مغناطیس گری
magnetization مغناطیس کنندگی
b h cure خم مغناطیس پذیری
magnetization curve خم مغناطیس پذیری
demagnetization مغناطیس زدایی
magnetic battery مغناطیس مرکب
magnetization مغناطیس پذیری
magnetic explorer مغناطیس یاب
magnet coil پیچک مغناطیس
magnetic susceptibility مغناطیس پذیری
demagnetization مغناطیس زدائی
blow out magnet مغناطیس جرقه
magnetics علم مغناطیس
magnetizable مغناطیس پذیر
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetism درس مغناطیس
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
magnetism مغناطیس شناسی
magnetism علم مغناطیس
compound magnet مغناطیس مرکب
magnetization مغناطیس گردانی
magnetization work مغناطیس کنندگی
magnetosphere مغناطیس- کره
susceptibility مغناطیس پذیری
residual magnetism مغناطیس پس ماند
organic magnet مغناطیس الی
magnotropism مغناطیس گرایی
ferrimagnetism فری مغناطیس
field coil پیچک مغناطیس گر
residual magnetism مغناطیس مانده
induced magnetism مغناطیس القایی
focusing magnet مغناطیس تمرکز ده
residual magnetization مغناطیس مانده
residual magnetic induction مغناطیس مانده
remanence مغناطیس مانده
natural magnet مغناطیس طبیعی
purity magnet مغناطیس خلوص
animal magnetism مغناطیس حیوانی
permanent magnet مغناطیس پایدار
magnetosphere مغناطیس- سپهر
magnetosphere مغناطیس کره
magnetizing current جریان مغناطیس گر
elelctromagnetic الکترو مغناطیس
artificial magnet مغناطیس صنعتی
permeability curve خم مغناطیس پذیری
magnet مغناطیس پایدار
magnetizing field میدان مغناطیس گر
permeance مغناطیس رسانایی
pyromagnetic گرما- مغناطیس
magnetometer مغناطیس سنج
p.m. مغناطیس پایدار
magnetosphere کره مغناطیس
magnets مغناطیس پایدار
magneto دارای مغناطیس
plunger magnet مغناطیس پیستونی
inductometer مغناطیس سنج
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
air magnetic circuit مدار هوایی مغناطیس
ageing of magnet پیر شدن مغناطیس
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
negative pole قطب منفی مغناطیس
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing field میدان مغناطیس گردانی
magnetizing force شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing current جریان مغناطیس گردانی
magnezation intensity شدت مغناطیس کنندگی
magnetizability قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetizing مغناطیس کردن یا شدن
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding سیم پیچ مغناطیس
magnetising تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
demagnetization factor ضریب مغناطیس زدایی
direct current magnet مغناطیس جریان مستقیم
ion trap magnet مغناطیس یون ربا
magnetises تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizes تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
induced magnetism مغناطیس القاء شده
magnetised تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
intensity of magnetization شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization شدت مغناطیس گری
demagnetizing field میدان مغناطیس زدا
impedance magnetometer مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
magnetostriction تغییر شکل براثر مغناطیس
magnetics درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
initial susceptibility and permeability مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
permanent magnet dynamic بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
magnetized bar میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
compass binnacle پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
bloop عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
A magnet attracts iron. آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
jetting نیروی جت
jetted نیروی جت
total force نیروی کل
jet نیروی جت
jet propulsion نیروی جت
jets نیروی جت
inertial force نیروی لختی
mailed fist نیروی مسلح
impulsive force نیروی ضربهای
man power نیروی مردانه
fire power نیروی اتش
army of occupation نیروی اشغالگر
inertia force نیروی اینرسی
external force نیروی خارجی
equilibrant نیروی متعادل
exchange force نیروی تبادلی
inertial force نیروی ماند
water power نیروی ابی
explosive force نیروی انفجار
field force نیروی میدانی
man power نیروی انسانی
mana نیروی جادویی
ground forces نیروی زمینی
nonaxial force نیروی غیرمحوری
normal force نیروی عمودی
holding force نیروی بازدارنده
nuclear power نیروی هستهای
osmotic force نیروی اسمزی
advance force نیروی پیشروی
adhesiveness نیروی چسبندگی
adhesive stress نیروی چسبندگی
adhesive force نیروی چسبنده
adhesive force نیروی چسبندگی
osmotic force نیروی راند
paratroop نیروی چترباز
people forces نیروی پایداری
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
hoisting power نیروی صعودی
dymanic نیروی جنباننده
resutant force نیروی خالص
resutant force نیروی برایند
ground force نیروی زمینی
marine forces نیروی تفنگدار
mechanized force نیروی مکانیزه
muscularly با نیروی ماهیچه
impact force نیروی برخورد
impact force نیروی ضربهای
resutant نیروی برایند
naval forces نیروی دریایی
hydroelectric power نیروی برقابی
gravitational force نیروی جاذبه
gravitational force نیروی گرانشی
albedo نیروی بازتابش
net force نیروی برایند
net force نیروی خالص
resutant نیروی خالص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com