English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (8 milliseconds)
English Persian
air force نیروی هوایی
air forces نیروی هوایی
Search result with all words
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman سرباز نیروی هوایی
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen سرباز نیروی هوایی
air command فرماندهی نیروی هوایی
air force base پایگاه نیروی هوایی
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air police دژبان نیروی هوایی
airman basic سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
flight surgeon افسر پزشک نیروی هوایی
fly boy عضو نیروی هوایی
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
reflex force نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
tactical air نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
tactical air force نیروی هوایی تاکتیکی
RAF مخفف نیروی هوایی پادشاهی
U.S.A.F مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
Other Matches
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
jetted نیروی جت
total force نیروی کل
jet نیروی جت
jet propulsion نیروی جت
jetting نیروی جت
jets نیروی جت
airhead line خط سر پل هوایی
air raids تک هوایی
acclimatization هم هوایی
air raid تک هوایی
aerobics هوایی
flying bridge پل هوایی
air attack تک هوایی
overpasses پل هوایی
overpass پل هوایی
aerial هوایی
overhead هوایی
strikes تک هوایی
skyway پل هوایی
air هوایی
aviation medicine طب هوایی
airborne هوایی
raiding تک هوایی
raided تک هوایی
airs هوایی
raid تک هوایی
aerials هوایی
aerobic هوایی
strike تک هوایی
stuffiness بد هوایی
aired هوایی
airy هوایی
raids تک هوایی
aerial line خط هوایی
air lane خط هوایی
overhead conductor خط هوایی
pneumatic هوایی
air built هوایی
air head سر پل هوایی
overhead roadway پل هوایی
overhead line خط هوایی
linear distance خط هوایی
aery هوایی
atmospheric هوایی
air drawn هوایی
anti aircraft ضد هوایی
over-pass پل هوایی
air strike تک هوایی
AA ضد هوایی
friendlier نیروی خودی
land forces نیروی زمینی
navy نیروی دریایی
navies نیروی دریایی
osmotic force نیروی راند
land force n نیروی زمینی
water power نیروی ابی
internal voltage نیروی الکتروموتوری
people forces نیروی پایداری
mains نیروی برق
paratroop نیروی چترباز
firepower نیروی محرکه
labor نیروی کارگری
amphibious force نیروی اب خاکی
friendliest نیروی خودی
friendly نیروی خودی
joint force نیروی مشترک
expeditionary forces نیروی اعزامی
labor نیروی انسانی
labor force نیروی کار
friendlies نیروی خودی
juvenility نیروی جوانی
net force نیروی برایند
gravitation نیروی ثقل
marine forces نیروی تفنگدار
nonaxial force نیروی غیرمحوری
normal force نیروی عمودی
mana نیروی جادویی
man power نیروی انسانی
man power نیروی مردانه
mailed fist نیروی مسلح
resutant force نیروی برایند
naval forces نیروی دریایی
militia نیروی نظامی
muscularly با نیروی ماهیچه
militias نیروی نظامی
mechanized force نیروی مکانیزه
net force نیروی خالص
army of occupation نیروی اشغالگر
resutant نیروی برایند
resutant نیروی خالص
intellect نیروی عقلانی
albedo نیروی بازتابش
intellects نیروی عقلانی
dynamic نیروی درونی
lorentz force نیروی لورنتس
london force نیروی لاندنی
naval نیروی دریایی
osmotic force نیروی اسمزی
lifting power نیروی خیزش
lifting power نیروی بالابری
vitality نیروی حیاتی
magnemotive force نیروی مغناطیسرانی
dynamic نیروی مستقر
gravity نیروی ثقل
nuclear power نیروی هستهای
dynamically نیروی مستقر
resutant force نیروی خالص
dynamically نیروی درونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com