English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
grains نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
Other Matches
gigs نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
marlin نیزه ماهی
marlinspike نیزه ماهی
green bone نیزه ماهی
needle fish نیزه ماهی
sea needle نیزه ماهی
lancelet نیزه ماهی
gar نیزه ماهی
barracudas نیزه ماهی
barracuda نیزه ماهی
marlinespike نیزه ماهی
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
pole نیزه پرش با نیزه
poles نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
spears نیزه
javelin نیزه
shaft نیزه
spear نیزه
halbert نیزه
gavelock نیزه
spearing نیزه
halberd نیزه
speared نیزه
shafts نیزه
butt shaft نیزه
lances نیزه
lanced نیزه
harpoons نیزه
harpoon نیزه
lancing نیزه
darting نیزه
pic نیزه
darted نیزه
lance نیزه
dart نیزه
lancer نیزه زن
vaults پرش با نیزه
spearer نیزه دار
spearfisher ماهیگیر با نیزه
pikestaff چوب نیزه
spear fisherman ماهیگیر با نیزه
spears نیزه دار
lancing ضربت نیزه
demilance نیم نیزه
vault پرش با نیزه
pole vault پرش با نیزه
lances ضربت نیزه
fix bayonets به نیزه فنگ نیزه فنگ
lance ضربت نیزه
pole vaults پرش با نیزه
sword bayonet سر نیزه دم دار
vaulter پرنده با نیزه
styloid شبیه نیزه
styliform نیزه مانند
gaff نیزه چنگک
spontoon نیزه کوتاه
spiculum نیزه کوچک
spiculum نوک نیزه
spearman نیزه انداز
spearman نیزه دار
lanced ضربت نیزه
pole vaulter پرنده با نیزه
gad نیزه سنان
sarissa نیزه مقدونی
jaculator نیزه انداز
jaculator نیزه دار
lancethrust زخم نیزه
javelin throw پرتاب نیزه
spearheads نوک نیزه
spearheading نوک نیزه
spearheaded نوک نیزه
spearhead نوک نیزه
javelin thrower پرتابگر نیزه
lancer نیزه دار
javelineer نیزه دار
quarter staff نیزه چوبی
job سوخمه سر نیزه
spearing نیزه دار
speared نیزه دار
spear نیزه دار
throwing the javelin پرتاب نیزه
jobs سوخمه سر نیزه
pole vaulting پرش با نیزه
pike نیزه زدن
lanceolate نیزه مانند نیزهای
joust نیزه بازی سواره
jousted نیزه بازی سواره
jousts نیزه بازی سواره
javelin زوبین پرتاب نیزه
javelin نیزه دستی سبک
throwing circle دایره پرتاب نیزه
jousting نیزه بازی سواره
ox goad نیزه گاو رانی
fix bayonets نیزه فنگ کردن
spearfish ماهیگیری با پرتاب نیزه
uhlan سوار نیزه دار
pikestaff دسته چوبی نیزه
pkeman سرباز نیزه دار
piker سرباز نیزه دار
lancer تشر زن نیزه انداز
spearfishing ماهیگیری با پرتاب نیزه
jousted نیزه بازی از روی زین
foin فرو بردن شمشیر یا نیزه
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
joust نیزه بازی از روی زین
styliferous ستون دار نیزه مانند
spear gun وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
jousts نیزه بازی از روی زین
jousting نیزه بازی از روی زین
gig نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
tiltyard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
banderillero عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
he ran the animal through ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
jumping event مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
tilting yard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
hop step طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
picador عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
to tilt at the ring سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
crossbar ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbars ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
throwing line نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
leister نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
pike نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
banderilla نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
finish crossover طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
binding وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
bindings وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
Lancet style [سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pigsticking شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
pike نوک نیزه هرچیز نوک تیز
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
lanced نیشتر زدن نیزه زدن
lances نیشتر زدن نیزه زدن
lance نیشتر زدن نیزه زدن
lancing نیشتر زدن نیزه زدن
halieutics ماهی گیری
piscatology فن ماهی گیری
fishing boat کرجی ماهی گیری
trotline نخ قلاب ماهی گیری
fishing line ریسمان ماهی گیری
grizzly king مگس ماهی گیری
fishingboat قایق ماهی گیری
fishing vessel کشتی ماهی گیری
fish line ریسمان ماهی گیری
ledger bait طمعه ماهی گیری
fosher boat کرجی ماهی گیری
halieutic وابسته به ماهی گیری
fyke کیسه ماهی گیری
creel سبد ماهی گیری
creels سبد ماهی گیری
angle قلاب ماهی گیری
angles قلاب ماهی گیری
common fishery حق ماهی گیری درابهای عمومی
common of piscary حق ماهی گیری درابهای دیگری
galliot کرجی باری یا ماهی گیری
common of fishery حق ماهی گیری درابهای دیگر
gimp نوعی ریسمان ماهی گیری
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
nett تور ماهی گیری و امثال ان
nets تور ماهی گیری و امثال ان
seine تور بزرگ ماهی گیری
net تور ماهی گیری و امثال ان
lanceolate leaves برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
kiddle بند توردار برای ماهی گیری
gaff قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
purse seine تور کیسهای برای ماهی گیری
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
fence month ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
free fishery حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
gurnard نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
ganoid دارای فلسهای سخت وبراق سگ ماهی
trouty دارای تعداد زیادی ماهی قزل الا
sparling ماهی قزل الا دارای گوشت لذید
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
polyestrous دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
furcate چنگالی
forky چنگالی
polyoestrous دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
hook spanner کلید چنگالی
point d'arret نوک چنگالی شمشیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com