Dictiornary-Farsi | نیست نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)

English	Persian
inextinct	نیست نشده


Search result with all words

unjustified	نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
imprescriptible	وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
greasy wool	پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
Other Matches

unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
incomplete	انجام نشده پر نشده
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
unshod	نعل نشده
unset	ثابت نشده
unsight	دیده نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unstudied	مطالعه نشده
unworn	استعمال نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unsung	ستایش نشده
uncut	از هم جدا نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unsung	خوانده نشده
unabated	کاسته نشده
unworn	کهنه نشده
unwashed	شسته نشده
wound less	زخمی نشده
unsung	سروده نشده
unconnected	وصل نشده
unseen	مکشوف نشده
vacant	اشغال نشده
unaccomplished	انجام نشده
unguarded	حراست نشده
virgins	استفاده نشده
unasked	سوال نشده
unaccommodated	فراهم نشده
the date was not specified	نشده بود
uncounted	شمرده نشده
tenantless	اشغال نشده
roughdry	اطو نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unoccupied	اشغال نشده
unearned	کسب نشده
unguarded	حساب نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
autochthonous	جابجا نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	بحث نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
savages	رام نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
uncut	قطع نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	واریز نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unbowed	سر کوب نشده
unmitigated	کاسته نشده
unattached	توفیق نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unattached	اعزام نشده
unbroken	رام نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	پرداخت نشده
undefined	تعریف نشده
undirected	هدایت نشده
savaging	رام نشده
savaged	رام نشده
savage	رام نشده
unadulterated	مخلوط نشده
undisiplined	تربیت نشده
undeeded	در سندقید نشده
uncoditioned	شرط نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unexploded	منفجر نشده
unsettled	تصفیه نشده
unleached	سفید نشده
unfinished	تمام نشده
uncommitted	تقبل نشده
undisturbed	مختل نشده
unfulfilled	انجام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unsaturate	اشباع نشده
haggard	رام نشده
opens	واریز نشده
unsaturated	اشباع نشده
opened	واریز نشده
uncut	بریده نشده
open	واریز نشده
unabridged	تلخیص نشده
unpremediated	تصور نشده
unpolished	پرداخت نشده
unlicked	لیسیده نشده
uninvited	دعوت نشده
unsought	کاوش نشده
unbacked	رام نشده
unspotted	ننگین نشده
unpaid	پرداخت نشده
unbidden	دعوت نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncontrolled	مهار نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unsaved	پس انداز نشده
virgin	استفاده نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
unnormalized	هنجار نشده
inviolate	نقض نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
inedited	چاپ نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
inedited	منتشر نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
undetected	کشف نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
increate	افریده نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
imperforate	منگنه نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unread	خوانده نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
non switched line	خط گزینه نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
intemerate	بی ناموس نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
innascible	زایده نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده