English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (2 milliseconds)
English Persian
physical profile نیمرخ بدنی
Other Matches
physical profile براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment کیفر بدنی مجازات بدنی
reshaping تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
so matic بدنی
bodily بدنی
physical بدنی
somatic بدنی
systemic بدنی
corporals بدنی
corporal بدنی
physical education تربیت بدنی
corporal punishment تنبیه بدنی
hacking خطای بدنی
flesh red بدنی رنگ
bodily pain درد بدنی
physical appearance منظر بدنی
assault and battery حملهی بدنی
somatotype ریخت بدنی
somatic disorders اختلالهای بدنی
physical movement حرکت بدنی
physical exercise تمرین بدنی
p.exercise پرورش بدنی
flesh colour رنگ بدنی
corps a corps تماس بدنی
common sensibility حس کلی بدنی
body type سنخ بدنی
assaulted حمله بدنی به حریف
personnel monitoring بازرسی بدنی از افراد
personal foul خطای بدنی به حریف
gestic وابسته بحرکت بدنی
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmics حرکات بدنی موزون
assault حمله بدنی به حریف
emotional and physical امور عاطفی و بدنی
somesthesis حساسیت به حسهای بدنی
assaults حمله بدنی به حریف
corporeal بدنی دارای ماده
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
physical characteristics مشخصات زمین خصوصیات بدنی
physical medicine درمان بدنی و توان بخشی
profile نیمرخ
silhouetted نیمرخ
silhouette نیمرخ
profiled نیمرخ
viewing نیمرخ
side veiw نیمرخ
side view نیمرخ
half faced نیمرخ
half face نیمرخ
sideview نیمرخ
silhouettes نیمرخ
profiles نیمرخ
view نیمرخ
viewed نیمرخ
profiling نیمرخ
views نیمرخ
section نیمرخ
sections نیمرخ
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
orthograde راه رونده با بدنی راست وعمودی
classical seat وضع بدنی سوارکار روی زین
assault حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
physical مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
assaulted حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
assaults حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
outboard profile نیمرخ خارجی
profiled عکس نیمرخ
profile analysis تحلیل نیمرخ
river profile نیمرخ رودخانه
profile line نیمرخ زمین
longitudinal section نیمرخ طولی
profile chart نمودار نیمرخ
profiles عکس نیمرخ
profile of the road نیمرخ جاده
formed hole سوراخ نیمرخ
profiles نیمرخ خصوصیات
profile عکس نیمرخ
strict profile نیمرخ کامل
profiling نیمرخ خصوصیات
target array نیمرخ هدف
test profile نیمرخ ازمون
profile نیمرخ خصوصیات
profiling عکس نیمرخ
cross section نیمرخ عرضی
shaped iron فولاد نیمرخ
shape of cross section نیمرخ عرضی
set up profiles نیمرخ دادن
section of dike نیمرخ راه
profiled نیمرخ خصوصیات
dachshund نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshunds نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
profiles نیمرخ برش عمودی
valley cross section نیمرخ عرضی دره
wide flange نیمرخ بال پهن
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
rolled profile نیمرخ نورد خورده
downstream profile at crown نیمرخ پایاب در کلید
summit قله در نیمرخ طولی
strict profile view نمای نیمرخ کامل
section of valley نیمرخ عرضی دره
profiling نیمرخ برش عمودی
summits قله در نیمرخ طولی
profiled نیمرخ برش عمودی
gravity dam of triangular section سد وزنی با نیمرخ مثلثی
profile نیمرخ برش عمودی
depressant دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
crowns ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown ستیغ نیمرخ مهره طاق
downstream profile at crown نیمرخ کلید در پایین دست
napping نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
trajectory قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
trajectories قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
napped نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
buttock lines نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
variable camber flap فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
cruelty در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
silhouette نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouettes نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com