English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
midsummer نیمه تابستان
Search result with all words
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
Other Matches
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
summery تابستان
summers تابستان
summertime تابستان
summer تابستان
full summer عین تابستان
aestivate تابستان را گذراندن
canicule چله تابستان
summer is in تابستان رسید
summer ide فصل تابستان
estivation تابستان گذرانی
midsummer چله تابستان
aestivation تابستان گذرانی
full summer چله تابستان
estivation تابستان خوابی
high summer وسط تابستان
summer time فصل تابستان
summertime هنگام تابستان
summery شبیه تابستان تابستانی
With the onset of summer. .با آمدن (فرارسیدن )تابستان
summers چراندن تابستان را بسر بردن
sike نهری که در تابستان خشک شود
summer چراندن تابستان را بسر بردن
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer . امسال تابستان می رویم کنار دریا
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
dog days چله تابستان دوران رکود و عدم فعالیت
Tourists have stayed away in droves this summer. این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb> آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
aestivate رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
midnight نیمه شب
mid- نیمه
moiety نیمه
semi نیمه
division line خط نیمه
semis نیمه
in noon of night در نیمه شب
part way نیمه
half deck نیمه پل
mid نیمه
stiffish نیمه شق
semicrystalline نیمه متبلور
midwatch پاس نیمه شب
midyear نیمه سال
middle watch نگهبانی نیمه شب
quasi commercial نیمه بازرگانی
semiconscious نیمه اگاه
semiconscious نیمه هوشیار
semiarid نیمه خشک
semiconscious نیمه بیهوش
preconscious نیمه هشیار
quasi private نیمه خصوصی
semidome نیمه گنبد
semidivine نیمه خدا
semidivine نیمه الهی
semidetached نیمه مجزا
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
semicrystalline نیمه بلورین
semi official نیمه رسمی
megrim درد نیمه سر
semicolonialism نیمه مستعمراتی
quasi concave نیمه مقعر
quasi convex نیمه محدب
partially hearing نیمه شنوا
semiarboreal نیمه درختی
partial fixing نیمه گیرداری
nocturn عبادت نیمه شب
semi independent نیمه مستقل
semi conductor نیمه هادی
semiautomatic نیمه خودکار
semicivilized نیمه متمدن
semicinductor نیمه هادی
partially sighted نیمه بینا
semi literate نیمه نویسا
semicolonial نیمه مستعمره
second half نیمه دوم
semi skilled نیمه ماهر
semi trailer نیمه یدک
semicolonial نیمه ازاد
semiactive نیمه فعال
semiaquatic نیمه ابزی
semi mechanization نیمه مکانیزه
semicinductor نیمه رسانا
semidomesticated نیمه اهلی
half-column نیمه ستون
subsaline نیمه شور
subovate نیمه بیضی
subfossil نیمه سنگواره
subarid نیمه خشک
subadult نیمه بالغ
subacute نیمه حاد
solid state نیمه هادی
shaly clay رس نیمه بلوری
semivitrified نیمه شیشهای
semitropic نیمه گرمسیری
semitransparent نیمه شفاف
semitranslucent نیمه شفاف
semitranslucent نیمه کدر
half-timbered نیمه چوبی
semiparasitic نیمه انگلی
semi-conscious نیمه هشیار
half-bat آجر نیمه
dwarf wall دیوار نیمه
aileron نیمه لچکی
aileron نیمه سنتوری
underemployed نیمه کار
sub-tropical نیمه حاره
semi-precious نیمه گرانبها
semi-precious نیمه بهادار
semi-final نیمه نهایی
semi-conscious در حال نیمه غش
semi-conscious نیمه بیهوش
semiterrestrial نیمه خاکی
semisynthetic نیمه ترکیبی
semisynthetic نیمه مصنوعی
semilate نیمه دیررس
semihard نیمه محکم
semihard نیمه سخت
semigloss نیمه شفاف
semigloss نیمه درخشان
semiofficial نیمه رسمی
semiformal نیمه رسمی
semifluid نیمه ابکی
semifixed نیمه ثابت
semifinal نیمه نهایی
semierect نیمه قائم
semierect نیمه ایستاده
semiliquid نیمه مایع
semilog نیمه لگاریتمی
semilogarithmic نیمه لگاریتمی
semisolid نیمه جامد
semiskilled نیمه ماهر
semirigid نیمه سخت
semireligious نیمه مذهبی
semipublic نیمه همگانی
semipro نیمه حرفهای
semiprivate نیمه خصوصی
semipermeable نیمه تراوا
semipermanent نیمه جاودان
semiopaque نیمه کدر
semiopaque نیمه شفاف
semimobile نیمه متحرک
semilustrous نیمه درخشنده
foreconscious نیمه هشیاری
subconscious نیمه هشیار
half tracked نیمه شنی
before mid night قبل از نیمه شب
drafts نیمه نهایی
half way نیمه راه
drafted نیمه نهایی
draft نیمه نهایی
inchoate نیمه تمام
half نیمه نخست
parboil نیمه پختن
parboiled نیمه پختن
half time نیمه بازی
semi finals نیمه نهایی
demigod نیمه خدا
half faced نیمه کاره
partial نیمه کامل
brow ague درد نیمه سر
half loaded سلاح نیمه پر
subconsciously نیمه اگاه
half mast high نیمه افراشته
subconsciously نیمه هشیار
subconscious نیمه اگاه
backcourt نیمه دفاعی
parboiling نیمه پختن
parboils نیمه پختن
half-mast نیمه افراشتن
translucent نیمه شفاف
midway نیمه راه
halvers نیمه مشترک
part time نیمه وقت
semi نیمه تاحدی
semis نیمه تاحدی
subliminally نیمه خوداگاه
subliminal نیمه خوداگاه
first half نیمه نخست
half-time نیمه نخست
left heart نیمه چپ قلب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com