English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
English Persian
half adder نیمه جمع کننده
Search result with all words
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
Other Matches
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
part way نیمه
semi نیمه
stiffish نیمه شق
mid نیمه
semis نیمه
division line خط نیمه
half deck نیمه پل
moiety نیمه
midnight نیمه شب
mid- نیمه
in noon of night در نیمه شب
semiopaque نیمه کدر
midsummer نیمه تابستان
semipermanent نیمه جاودان
semiopaque نیمه شفاف
semimobile نیمه متحرک
semiconscious نیمه هوشیار
semipermeable نیمه تراوا
solid state نیمه هادی
semiparasitic نیمه انگلی
subconsciously نیمه هشیار
subconsciously نیمه اگاه
semilog نیمه لگاریتمی
semilogarithmic نیمه لگاریتمی
half-time نیمه نخست
first half نیمه نخست
semilustrous نیمه درخشنده
shaly clay رس نیمه بلوری
semipro نیمه حرفهای
semisynthetic نیمه مصنوعی
semisynthetic نیمه ترکیبی
semirigid نیمه سخت
semiterrestrial نیمه خاکی
semitranslucent نیمه کدر
semireligious نیمه مذهبی
semitranslucent نیمه شفاف
semitransparent نیمه شفاف
semiskilled نیمه ماهر
translucent نیمه شفاف
middle watch نگهبانی نیمه شب
semipublic نیمه همگانی
semitropic نیمه گرمسیری
semivitrified نیمه شیشهای
foreconscious نیمه هشیاری
semiprivate نیمه خصوصی
nocturn عبادت نیمه شب
semisolid نیمه جامد
subfossil نیمه سنگواره
quasi private نیمه خصوصی
semi-conscious نیمه هشیار
semi-conscious نیمه بیهوش
semi-conscious در حال نیمه غش
semi-final نیمه نهایی
semi-precious نیمه بهادار
semi-precious نیمه گرانبها
quasi public نیمه دولتی
quasi public نیمه عمومی
sub-tropical نیمه حاره
quasi commercial نیمه بازرگانی
parboil نیمه پختن
parboiled نیمه پختن
parboiling نیمه پختن
semi finals نیمه نهایی
semi-finals نیمه نهایی
demigod نیمه خدا
preconscious نیمه هشیار
halvers نیمه مشترک
half way نیمه راه
half-mast نیمه افراشتن
half-mast نیمه افراشتگی
half tracked نیمه شنی
half-timbered نیمه چوبی
parboils نیمه پختن
quasi concave نیمه مقعر
subsaline نیمه شور
quasi convex نیمه محدب
partially hearing نیمه شنوا
aileron نیمه سنتوری
aileron نیمه لچکی
drafts نیمه نهایی
dwarf wall دیوار نیمه
half-bat آجر نیمه
half-column نیمه ستون
subconscious نیمه هشیار
partial fixing نیمه گیرداری
part-time نیمه وقت
part time نیمه وقت
partially sighted نیمه بینا
underemployed نیمه کار
half time نیمه بازی
half mast high نیمه افراشته
half loaded سلاح نیمه پر
subovate نیمه بیضی
subarid نیمه خشک
drafted نیمه نهایی
draft نیمه نهایی
subadult نیمه بالغ
subacute نیمه حاد
half faced نیمه کاره
subconscious نیمه اگاه
semi conductor نیمه هادی
semiactive نیمه فعال
semicrystalline نیمه بلورین
halfway نیمه راه
left heart نیمه چپ قلب
semi نیمه تاحدی
semi trailer نیمه یدک
semidetached نیمه مجزا
semidivine نیمه الهی
semicrystalline نیمه متبلور
semi skilled نیمه ماهر
semi official نیمه رسمی
second half نیمه دوم
semidivine نیمه خدا
half نیمه نخست
semiaquatic نیمه ابزی
semiconscious نیمه بیهوش
midyear نیمه سال
semiconscious نیمه اگاه
semicivilized نیمه متمدن
midwatch پاس نیمه شب
semicinductor نیمه رسانا
semi independent نیمه مستقل
semicinductor نیمه هادی
semiautomatic نیمه خودکار
semiarid نیمه خشک
semiarboreal نیمه درختی
before mid night قبل از نیمه شب
semis نیمه تاحدی
backcourt نیمه دفاعی
semidome نیمه گنبد
semi mechanization نیمه مکانیزه
semiliquid نیمه مایع
semifluid نیمه ابکی
semiformal نیمه رسمی
megrim درد نیمه سر
semicolonial نیمه ازاد
semiofficial نیمه رسمی
semigloss نیمه درخشان
inchoate نیمه تمام
semicolonialism نیمه مستعمراتی
semigloss نیمه شفاف
semihard نیمه سخت
semihard نیمه محکم
semilate نیمه دیررس
semicolonial نیمه مستعمره
partial نیمه کامل
semifinal نیمه نهایی
subliminally نیمه خوداگاه
midway نیمه راه
semierect نیمه ایستاده
subliminal نیمه خوداگاه
semidomesticated نیمه اهلی
semifixed نیمه ثابت
brow ague درد نیمه سر
semi literate نیمه نویسا
semierect نیمه قائم
subception ادراک نیمه هشیار
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
semi independent نیمه خود مختار
black tie کت نیمه رسمی مردانه
semi killed steel فولاد نیمه ارام
beauty sleep خواب پیش از نیمه شب
the small hours ساعات بعد از نیمه شب
semi logarithmic paper کاغذ نیمه لگاریتمی
semi interquartile range دامنه نیمه چارکی
submediterranean climate اقلیم نیمه مدیترانهای
oligopsony خرید نیمه انحصاری
halfway houses منزل نیمه راه
halfway house منزل نیمه راه
half way واقع در نیمه راه
fair-weather friend رفیق نیمه راهه
halving method روش دو نیمه سازی
partial نیمه کاره بخشی از
premedial واقع در نیمه قدامی
half-mast پرچم نیمه افراشته
half cloverload junction چهارراه نیمه شبدری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com