English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
hemispherectomy نیمکره برداری
Other Matches
hemisphere نیمکره
cerebral himisphere نیمکره مخ
eastern hemisphere نیمکره شرقی
cerebral dominance سو برتری نیمکره مخ
hemispherical dominance برتری نیمکره
western hemisphere نیمکره غربی
soiuthern cross چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
New World نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hemi پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
decerebration مخ برداری
vector برداری
vectors برداری
embodiment در برداری
surveyor's level ترازنقشه برداری
utilization بهره برداری
duplicates نسخه برداری
subordination فرمان برداری
topectomy تکه برداری
duplicate نسخه برداری
duplicated نسخه برداری
duplicating نسخه برداری
swindled کلاه برداری
swindle کلاه برداری
vector quantity کمیت برداری
stripping قالب برداری
vectored interrupt وقفه برداری
vectorical angle زاویه برداری
weight lifting وزنه برداری
vector quantities اندازههای برداری
vector product حاصلضرب برداری
vector analysis تحلیل برداری
vector diagram نمودار برداری
vector display نمایش برداری
vector field میدان برداری
vector pair زوج برداری
vector power توان برداری
vector processor پردازنده برداری
swindles کلاه برداری
ingathering خرمن برداری
insurability بیمه برداری
land surveying نقشه برداری
lobectomy قطعه برداری
mapping نقشه برداری
arrow diagram نمودار برداری
ovariectomy تخمدان برداری
i know him by his step از گام برداری
biopsy بافت برداری
decerebellation مخچه برداری
deafferentation اوران برداری
enervation عصب برداری
extirpation اندام برداری
gaud کلاه برداری
gyrectomy شکنج برداری
cannibalization قطعه برداری
photogeny عکس برداری
metal cutting براده برداری
sampling نمونه برداری
footsteps گام برداری
footstep گام برداری
machining براده برداری
metal cutting work براده برداری
topography نقشه برداری
exploitation بهره برداری
removal of chips براده برداری
samplery نمونه برداری
treads گام برداری
treading گام برداری
tread گام برداری
fraudulence کلاه برداری
denervation عصب برداری
copying نسخه برداری
surveyed نقشه برداری
survey نقشه برداری
copying کپی برداری
copy کپی برداری
surveys نقشه برداری
listings سیاهه برداری
listing سیاهه برداری
copy نسخه برداری
copies کپی برداری
gained بهره برداری
gain بهره برداری
marching قدم برداری
marches قدم برداری
marched قدم برداری
march قدم برداری
usages بهره برداری ها
utilizations بهره برداری ها
fraud کلاه برداری
frauds کلاه برداری
copies نسخه برداری
copied کپی برداری
copied نسخه برداری
exploitation [utilization] بهره برداری
usage بهره برداری
using بهره برداری
utilisation [British] بهره برداری
utilisations بهره برداری ها
resultant جمع برداری
duplication نسخه برداری
surveying نقشه برداری
rip-offs کلاه برداری
gains بهره برداری
rip-off کلاه برداری
decoding رمز برداری
operation بهره برداری
incline bench تخته وزنه برداری
i know you by your walk من شما را از گام برداری
linear space فضای برداری [ریاضی]
machining time زمان براده برداری
machining requirments شرایط براده برداری
machining method روش براده برداری
machinable قابل براده برداری
machinability قابلیت براده برداری
leveling staff ژالون نقشه برداری
to pace off باگام برداری شمردن
flying levels خط تراز نقشه برداری
weight program تمرین وزنه برداری
disk duplication نسخه برداری از دیسک
dynamic dump نسخه برداری پویا
emergency operation بهره برداری اضطراری
sand pit گود ماسه برداری
field survey نقشه برداری زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
vector space فضای برداری [ریاضی]
vector graphics نگاره سازی برداری
gross f. کلاه برداری بزرگ
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
disk copying نسخه برداری از دیسک
split spoon قاشق نمونه برداری
surveying instrument الات نقشه برداری
cross product ضرب برداری [ریاضی]
surveying polygon شبکه نقشه برداری
with intent to defraud بقصد کلاه برداری
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
source listing لیست برداری منبع
sampling rate نرخ نمونه برداری
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
surveying error خطای نقشه برداری
stencil plate الگوی نقشه برداری
stock talking سیاهه برداری از موجودی
survey control کنترل نقشه برداری
skiagraphy عکس برداری ازسایه
selective listing سیاهه برداری گزیده
replicable <adj.> قابل کپی برداری
survey land نقشه برداری زمین
scalar quantity کمیت غیر برداری
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
directed area product ضرب برداری [ریاضی]
safing چاشنی برداری کردن
operating cost هزینه بهره برداری
operating budget بودجه بهره برداری
metal removing capacity قدرت براده برداری
metal cutting machine دستگاه براده برداری
metal cutting element عنصر براده برداری
maximum value مقدار بهره برداری
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
mapping نقشه برداری کردن
vector product ضرب برداری [ریاضی]
ready for use اماده بهره برداری
quick march گام برداری تند
polling list سیاهه نمونه برداری
tacheometer دوربین نقشه برداری
cannibalizing محل قطعه برداری
transcriptions نسخه برداری سواد
transcriptions سواد برداری رونوشت
transcription نسخه برداری سواد
transcription سواد برداری رونوشت
base cover عکس برداری اولیه
bed load sampling نمونه برداری از بار کف
tapping بهره برداری کردن از
sampled نمونه برداری کردن
royalties حق بهره برداری از چیزی
sample نمونه برداری کردن
exploiting بهره برداری کردن از
biased sampling نمونه برداری غیرتصادفی
gangs مشی گام برداری
obediently از روی فرمان برداری
autopolling خود نمونه برداری
auger مته نمونه برداری
exploits بهره برداری کردن از
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com