Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
English
Persian
eastern hemisphere
نیمکره شرقی
Other Matches
Oriental rug
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
hemisphere
نیمکره
cerebral himisphere
نیمکره مخ
hemispherical dominance
برتری نیمکره
western hemisphere
نیمکره غربی
hemispherectomy
نیمکره برداری
cerebral dominance
سو برتری نیمکره مخ
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
soiuthern cross
چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
New World
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
hemi
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
levantine
شرقی
eastward
شرقی
levanter
شرقی
oriental
شرقی
eastern
شرقی
south-eastern
جنوب شرقی
northeastward
شمال شرقی
greek church
کلیسای شرقی
orientalizing style
سبک شرقی
orientally
بسبک شرقی ها
north-easterly
شمال شرقی
south eastern
جنوب شرقی
southeast
جنوب شرقی
north easterly
شمال شرقی
northeastern
شمال شرقی
to lie east and west
شرقی غربی
mongolian draw
کشیدن شرقی
bagnio
زندان شرقی
turkey bath
حمام شرقی
turkish closet
مستراح شرقی
northeastward
بطرف شمال شرقی
northeastern
مربوط به شمال شرقی
orientalism
عقاید یا سیاست شرقی
Hindoo
سبک شرقی
[معماری]
tussore
کرم ابریشم شرقی
tusseh
کرم ابریشم شرقی
southeaster
توفان جنوب شرقی
southeaster
باد جنوب شرقی
tussah
کرم ابریشم شرقی
southeastward
بطرف جنوب شرقی
the old world
نیم کره شرقی
northeaster
نسیم شمال شرقی
laura
صومعه کلیسای شرقی
eastermost
شرقی ترین نقطه
dinghies
قایق هند شرقی
dinghy
قایق هند شرقی
byzantine
وابسته بروم شرقی
east end
قسمت شرقی لندن
easternmost
اقصی نقطهء شرقی
easternmost
شرقی ترین نقطه
greek catholic
عضو کلیسای شرقی
eastermost
اقصی نقطهء شرقی
OCM
شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
breezes
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
archimandrite
رئیس دیر در کلیسای شرقی
breezing
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
soputheasternmost
در دورترین نقطه جنوب شرقی
euroclidon
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breezed
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breeze
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
ORIA
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
Monaco
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
lascar
نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
ASEAN
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
fox grape
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Eastern design
طرح های شرقی
[مربوط به شرق آسیا ]
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
eastern european mutual assisstance trea
پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
joshua tree
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
golden horde
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
south-east
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
orientalize
خاوری شدن شرقی ماب شدن
northeast
شمال شرقی شمال شرق
north-east
شمال شرقی در شمال شرق
south east
جنوب خاوری جنوب شرقی
north east
شمال شرق شمال شرقی
north by cast
میان شمال و شمال شرقی
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west
واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com