Dictiornary-Farsi | نیم سلام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 125 (10 milliseconds)

English	Persian
half cap	نیم سلام


Search result with all words

ahoy	ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
regard	سلام
regarded	سلام
regards	سلام
greeting	سلام
greeting	سلام کننده
greetings	سلام
greetings	سلام کننده
salvo	شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvoes	شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
ave	سلام
greet	: سلام
greeted	: سلام
greets	: سلام
hail	: سلام درود
hail	سلام برشما باد
hail	سلام کردن
hailed	: سلام درود
hailed	سلام برشما باد
hailed	سلام کردن
hailing	: سلام درود
hailing	سلام برشما باد
hailing	سلام کردن
hails	: سلام درود
hails	سلام برشما باد
hails	سلام کردن
full dress	لباس سلام
stye	سنده سلام
styes	سنده سلام
sties	سنده سلام
sty	سنده سلام
parting shot	تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shots	تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
hallos	سلام کردن
hello	سلام کردن
hellos	سلام کردن
hullos	سلام کردن
salaam	سلام
salaam	سلام کردن
salaamed	سلام
salaamed	سلام کردن
salaaming	سلام
salaaming	سلام کردن
salaams	سلام
salaams	سلام کردن
curtsey	سلام یاتواضع کردن
curtseying	سلام یاتواضع کردن
curtsied	سلام یاتواضع کردن
curtsies	سلام یاتواضع کردن
curtsy	سلام یاتواضع کردن
curtsying	سلام یاتواضع کردن
salutation	سلام
salutation	تعارف سلام اول نامه
salutations	سلام
salutations	تعارف سلام اول نامه
cap	سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped	سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
salute	سلام
salute	سلام دادن
salute	احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
salute	سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
saluted	سلام
saluted	سلام دادن
saluted	احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluted	سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salutes	سلام
salutes	سلام دادن
salutes	احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
salutes	سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
saluting	سلام
saluting	سلام دادن
saluting	احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluting	سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
admirals' march	سلام تیمساری
all hail	سلام
allhail	سلام
blank catridge	گلوله سلام
color salute	سلام به پرچم
color salute	سلام پرچم احترام به پرچم
evening gun	توپ سلام شامگاه
fire salute	توپ سلام انداختن
to fire salute	توپ سلام انداختن
give my r. s to him	سلام مرابه او برسانید
gratulate	تبریک گفتن سلام کردن
gun salute	تیر سلام
gun salute	سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
half cap	سلام با اندک تکانی درکلاه
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
he has an axe to grind	سلام لربی طمع نیست
hullo	سلام
kind regards	سلام
levee	سلام عام بارعام دادن
minute gun	توپ سلام
nodding acquaintance	سلام علیک
parting salute	سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
peace be with you	سلام برشما باد
personal salute	تیر سلام برای افراد
personal salute	مراسم سلام افراد برجسته
present arms	سلام درحال پیش فنگ
rifle salute	احترام با تفنگ سلام با تفنگ
Other Matches

To stand at the salute.	بحالت سلام ایستادن (سلام نظامی )
saluting battery	توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
hello	سلام
good afternoon	سلام
howdy	سلام !
to take the salute	سلام گرفتن
saluting gun	توپ سلام
to give the time of day	سلام کردن
take the salute	سلام گرفتن
Give him my regards.	سلام من را به او برسان. [مرد]
They greeted each other.	با هم سلام وتعارف کردند
Please give him my (best) regards.	سلام مرا به اوبرسانید
Remember me to him.	سلام من را به او برسان. [مرد]
to salute an officer	افسری را سلام دادن
to return a greeting	جواب سلام دادن
to make a curtsy	سلام زنانه کردن
saluter	سلام دهنده یاکننده
To be a nodding acquaintance of someone .	با کسی سلام وعلیک داشتن
To greet someone . To exchange greetings with someone.	با کسی سلام وتعارف کردن
He didnt return (acknowledge) my greetings.	جواب سلام مرا نداد
Everyone sends their regards to you.	همگی بهت سلام رسوندن.
To take the salute.	جواب سلام ( نظامی ) رادادن
to do make or pay obeisance to	بکسی تواضع یا باسر سلام کردن
Can't you just say hello like a normal person?	نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟

half cap

نیم سلام