Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 55 (7 milliseconds)
English	Persian
arbitration	ن می سازد
Search result with all words
compound	مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded	مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds	مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
symbolic	برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolically	برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
time	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
media	زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
ambiguous	نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
super-	پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
channel	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeled	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeling	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels	اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
dual	حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
external	که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals	که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
microprocessor	واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors	واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessors	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
beginning	بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
beginnings	بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
platform	نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
platforms	نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
hardware	دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
palliative	مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
palliatives	مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
appleline	IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
Cambridge ring	استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
camera lucida	دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
clearance fit	اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
concentrator	گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
cycle stealing	ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
expanded memory system	ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
Internet	می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
ISP	شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
lady killer	مردیکه زنها راباسانی شیفته خود می سازد
perplexingly	چنانکه گیج یا حیران سازد
power fail restart	سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد
prohibitive tax	مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
rom	کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
tdm	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
ten key pad	مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
user freindly	اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
wats	Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
xmodem	یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
Vegetables dont agree (disagree)with me .	سبزیجات به من نمی سازد
She fabricates them. she makes them up .	اینها را از خودش می سازد ( درمی آورد)
A happy heart makes a blooming visage. <proverb>	قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
Floret [rosette]	[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
flower design	طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com