Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (1 milliseconds)
English
Persian
early as possible
هرچه زودتر
Other Matches
First come first served.
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
sooner
زودتر
as soon as possible
هر چه زودتر
as early aspossible
هر چه زودتر
earlier
زودتر
juniors
زودتر تازه تر
junior
زودتر تازه تر
so far forth as
هرچه
whatsoever
هرچه
whatever
هرچه
he predeceased his son
زودتر از پسرش مرد
You should have told me earlier.
باید زودتر به من می گفتی
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
previously
زودتر اتفاق افتادن
bethatari may
هرچه باداباد
come what may!
هرچه میخواهیدبشود
kalon
هرچه زیباست
the sooner the better
هرچه زودتربهتر
what
هرچه انچه
as much as possible
هرچه میتوان
cypres
هرچه نزدیکتر
the volume that preceded
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
whichever is the sooner
هر کدام که زودتر رخ بدهد
[قانون]
prematureness
نابهنگامی زودتر از موقع بودن
full drive
بسرعت هرچه تمامتر
to a hair
بادقتی هرچه تمامتر
to ride hell for leather
باتندی هرچه بیشترتاختن
at all adventures
هرچه پیش اید
full drive
باشتاب هرچه بیشتر
as soon as possible
بزودی هرچه بیشتر
However much he tried .
هرچه سعی کرد
at all hazard
هرچه بادا باد
At the top of ones voice .
با صدای هرچه بلند تر
come what may!
هرچه بادا باد
to arrive in good time
خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
shake a leg
<idiom>
تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
With utmost care.
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
pot luck
هرچه دردیگ پیدا شود
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
pay the piper
هرچه پول میدهی اش میخوری
let him do his worst
هرچه ازدستش برمیاید بکند
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
full pelt
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
early bird catches the worm
<idiom>
هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
first come, first served
<idiom>
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
come and take p luck with us
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
i lent him what money i had
هرچه پول داشتم به او وام دادم
soon ripe soon rotten
هرچه زود براید دیر نپاید
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
anticlimaxes
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
whaterer
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
anticlimax
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
ventre a terre
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
leads
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
activities
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activity
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
clamper
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
whateer
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
cord yarn
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
Whatsoever
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
continues
ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continue
ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com