English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
Other Matches
hellweed پنجه کلاغ
wild bryony پنجه کلاغ
sheeting هرچیزی بشکل ورقه
w هرچیزی بشکل حرف w
digitation انشعاب بشکل پنجه
tub حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
tubs حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
cube هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
rectangularly بشکل راست گوشه
spinnaker بادبان 3 گوشه بشکل بالن
kite بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
kites بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
mags کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
corner گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
acute angle گوشه تیز گوشه تند
eremitic گوشه نشینانه گوشه گیر
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
squat jump کلاغ پر
crowing کلاغ
corvus کلاغ
crow کلاغ
corvi کلاغ
crowed کلاغ
crows کلاغ
rooklet بچه کلاغ
magpie کلاغ جاره
king closer اجر کلاغ پر
pies کلاغ جاره
ravined کلاغ مانند
pies کلاغ زنگی
pie کلاغ جاره
piet کلاغ جاره
kae کلاغ بیشه
pie کلاغ زنگی
magpies کلاغ جاره
piet کلاغ زاغی
oblique bond رج چینی کلاغ پر
croak صدای کلاغ
rooks کلاغ زاغی
rooks کلاغ سیاه
rook کلاغ زاغی
jackdaw کلاغ پیشه
jackdaws کلاغ پیشه
rook کلاغ سیاه
corbie کلاغ لاشخور
raven کلاغ سیاه
carrion crow کلاغ بغدادی
ravens کلاغ سیاه
croaks صدای کلاغ
corvine کلاغ مانند
crake کلاغ زاغی
croaked صدای کلاغ
croaking صدای کلاغ
croaker وزغ یا کلاغ
ravens غراب کلاغ زنگی
raven غراب کلاغ زنگی
coronoid مانند نوک کلاغ
crake غراب صدای کلاغ
daw مرغی شبیه کلاغ
coracoid مانند نوک کلاغ
strobile جوز کلاغ چلغوزه
pucker چروک
wrinkles چروک
puckered چروک
puckers چروک
shrinkage چروک
puchery چروک
wrinkling چروک
puckering چروک
wrinkle چروک
plica چروک
wizen چروک
rimple چروک
aught هرچیزی
magpie کلاغ زاغی ادم وراج
magpies کلاغ زاغی ادم وراج
shrinkable چروک خوردنی
ruffs چروک کردن
rumple چروک دادن
shrinker چروک دهنده
shrivels چروک شدن
creases چین و چروک
pucker چروک شدن
creased چروک شدن
puckered چروک شدن
puchery چروک شدن
puckering چروک شدن
ruff چروک کردن
shrivelling چروک شدن
creases چروک شدن
creased چین و چروک
creasing چروک شدن
puckers چروک شدن
crease چین و چروک
crease چروک شدن
rumples چروک دادن
creasing چین و چروک
ruffe چروک کردن
rumpling چروک دادن
rumpled چروک دادن
rugose برچین و چروک
shrivel چروک شدن
shriveled چروک شدن
shriveling چروک شدن
rugosity چروک خوردگی
shrinker چروک خورنده
constringe چروک شدن
withered چروک خورده
shrinking چروک شدن
shrinks چروک شدن
shrink چروک شدن
shrinkage چروک شدگی
shrinkage چروک خوردگی
touse چروک شدن
crimpy چروک دار
draw in چروک کردن
wizened پرچین و چروک
loose end انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای شل هرچیزی
palms کف هرچیزی پهنه
crowns بالای هرچیزی
crown بالای هرچیزی
palm کف هرچیزی پهنه
The sky was black with crows. آسمان از کلاغ سیاه شده بود
flaccid چروک شده اویخته
wrinkling چین و چروک خوردن
wrinkle چین و چروک خوردن
wrinkles چین و چروک خوردن
ruga پیچ و خم چین و چروک
nates هرچیزی شبیه کفل
shoulders هرچیزی شبیه شانه
cores مغز ودرون هرچیزی
core مغز ودرون هرچیزی
blade هرچیزی شبیه تیغه
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
spindle هرچیزی شبیه دوک
knife-edges لبه تیز هرچیزی
spindles هرچیزی شبیه دوک
shouldering هرچیزی شبیه شانه
knife-edge لبه تیز هرچیزی
shouldered هرچیزی شبیه شانه
knife edge لبه تیز هرچیزی
shoulder هرچیزی شبیه شانه
rind پوسته بیرونی هرچیزی
broadsides سطح پهن هرچیزی
petticoat هرچیزی شبیه شلیته
petticoats هرچیزی شبیه شلیته
buttoning هرچیزی شبیه دکمه
buttoned هرچیزی شبیه دکمه
button هرچیزی شبیه دکمه
steelyard هرچیزی شبیه قپان
spool هرچیزی شبیه قرقره
spools هرچیزی شبیه قرقره
broadside سطح پهن هرچیزی
rattail هرچیزی شبیه دم موش
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
bolus قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
blinded هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinds هرچیزی که مانع عبورنور شود
backboard تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
crumb هرچیزی شبیه خرده نان
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
crumbs هرچیزی شبیه خرده نان
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
blind هرچیزی که مانع عبورنور شود
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
facture عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
boat کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats کرجی هرچیزی شبیه قایق
world is one's oyster <idiom> هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
stirrups هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
anathema هرچیزی که مورد لعن واقع شود
bond عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
what have you <idiom> هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
plasmolysis چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
ruck چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
rucks چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
whiplash هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
in the clear <idiom> رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
whiplashes هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancet هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
lancets هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
pitchforks پنجه
fork پنجه
paw پنجه
pitchfork پنجه
claw پنجه
clawed پنجه
clawing پنجه
claws پنجه
paws پنجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com