Total search result: 35 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
platter |
هرچیز پهن |
platters |
هرچیز پهن |
|
|
Search result with all words |
|
shelf |
هرچیز تاقچه مانند |
pair |
هرچیز دو جزئی |
pad |
هرچیز نرم |
pads |
هرچیز نرم |
signal |
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال |
signaled |
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال |
signalled |
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال |
charger |
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر |
chargers |
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر |
dud |
ترقه خراب هرچیز خراب |
pot |
هرچیز برجسته ودیگ مانند |
pots |
هرچیز برجسته ودیگ مانند |
potting |
هرچیز برجسته ودیگ مانند |
anything |
هرچیز |
ballast |
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند |
apiece |
هرچیز هریک |
board |
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح |
minim |
هرچیز کوچک |
minims |
هرچیز کوچک |
anyone |
هرچیز |
rib |
هرچیز شبیه دنده |
pike |
نوک نیزه هرچیز نوک تیز |
behemoth |
کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند |
bobtail |
اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل |
gooseneck |
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U |
pickup |
هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی |
say's law |
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد |
three decker |
هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای |
flip side |
بخش ثانوی هرچیز |
flip side |
پشت هرچیز |
mixed bag |
هرچیز قاتی پاتی |
(live off the) fat of the land <idiom> |
بهترین از هرچیز را داشتند |
everything is good in its season <proverb> |
گویند که هرچیز به هنگام خوش است |
Partial phrase not found. |