Dictiornary-Farsi | هر مقدس مشهد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 138 (7 milliseconds)

English	Persian
Mashhad	هر مقدس مشهد


Other Matches

place of martyrdom	مشهد
halidom	چیز مقدس جای مقدس
Moghat	مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
cord yarn	نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
saint	مقدس
inviolable	مقدس
saints	مقدس
heavenly minded	مقدس
sacrosanct	مقدس
prayerful	مقدس
sacred	مقدس
sanctified	مقدس
hallowed	مقدس
saintly	مقدس
sanctimonious	مقدس
venerable	مقدس
numinous	مقدس
holier	مقدس
holy	مقدس
holiest	مقدس
halidome	جای مقدس
sanctified airs	مقدس نمایی
sacred places	جاهای مقدس
sacred books	کتابهای مقدس
hagiology	ادبیات مقدس
halidome	چیز مقدس
sancify	مقدس شمردن
holyday	روز مقدس
holy legislator	شارع مقدس
holily	بطور مقدس
hallow	مقدس کردن
sanctimoniousness	مقدس نمایی
sanctimony	مقدس نمایی
Holly Sepulchre	مقبره مقدس
dedication cross	صلیب مقدس
the Holy Trinity	تثلیت مقدس
St	مخفف مقدس
SS	مخفف مقدس
moralistic	خشکه مقدس
Holy Weeks	هفتهی مقدس
the holy	کتاب مقدس
tartuffe	خشکه مقدس
tartuffe	مقدس ریایی
tartufe	خشکه مقدس
tartufe	مقدس ریایی
stoup	قدح اب مقدس
st.michael	پطرس مقدس
shrine	جای مقدس
sanctimonious	مقدس نما
relics	اثار مقدس
fiestas	روز مقدس
Holy Father	پدر مقدس
Holy Week	هفتهی مقدس
fiesta	روز مقدس
innocent	مبرا مقدس
saints	مقدس شمردن
saint	مقدس شمردن
relic	اثار مقدس
Holy Writ	کتاب مقدس
scripture	کتاب مقدس
shrines	جای مقدس
sanctuary	جایگاه مقدس
scriptures	کتاب مقدس
sanctuaries	جایگاه مقدس
mitsvot	حکم کتاب مقدس
mitzvah	حکم کتاب مقدس
pali	زبان مقدس بودائیان
sacredly	بطور مقدس یا محترم
pontify	خودرا مقدس نمودن
postil	تفسیر کتاب مقدس
religiosity	خشکه مقدس بودن
sanctum	قدس جایگاه مقدس
anointment	تقدیس با روغن مقدس
hermeneutic	ایین تفسیرکتاب مقدس
bibliolatry	پرستش کتاب مقدس
guaiacum	عودالانبیاء درخت مقدس
biblical	مطابق کتاب مقدس
it say in the bible that	در کتاب مقدس میگوید
biblical	وابسته به کتاب مقدس
altar-table	میز مقدس در کلیسا
scriptural	مطابق متن کتاب مقدس
bible	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
vedic	وابسته به وداکتاب مقدس هندو
buretto	تنگ مخصوص شراب مقدس
to	مادریک کلمه مقدس است
martinmas	جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
veda	کتاب مقدس باستانی هند
buret	تنگ مخصوص شراب مقدس
altar of credence	[جایگاه نان و شراب مقدس]
it is said in the bible that	در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
feretory	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
apis	گاو مقدس مصریان قدیم
bibles	بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
hermeneutics	علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
lignum vitae	درخت مقدس خشب الانبیاء
People of the Book	پیروان کتاب مقدس [ دین]
midrash	تفسیر کتاب مقدس یهود
credence	[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
revised version	ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
lector	قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
i saw this p in the scripture	این فقره را در کتاب مقدس دیدم
it say in the bible that	درکتاب مقدس گفته شده است
lectionary	ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
enshrine	ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
biblicism	پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
zion	کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
vulgate	نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
paradigms	ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
lower criticism	انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
reliquary	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigm	ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
scripturalism	اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
franciscan	وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
ampullae niche	[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
pierian spring	الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
futurism	اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
grey friar	عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
inspirationist	کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
bibles	کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
Chrismon	[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
altar of repose	[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
bible	کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
fundamentalist	کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
the Holy Grail	جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal	جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal	جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail	جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
isagogics	گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
blue law	قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue laws	قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
methuselah	" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
patron saint	امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saints	امام یا شخص مقدس حامی شخص
hagiology	تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
capitulary	کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا