English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
What wI'll be woll be. هر چقدر قسمت با شد همان می شود
Other Matches
same یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
atoms کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
No sooner was he gone than he was kI'lled . رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
It is the same pottage and the same bowl. <proverb> همان آش است و همان کاسه .
synchronous فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same همان چیز همان
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
in what way <adv.> چقدر
How much? چقدر؟
to what extent <adv.> چقدر
how far <adv.> چقدر
any چقدر
how far چقدر
what چقدر
section قسمت قسمت کردن برش دادن
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
How much is that? چقدر بدهم؟
any چقدر هیچ
how much چقدر چه اندازه
How much is it? آن چقدر است؟
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How far is it to ... ? تا ... چقدر راه است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How much is that? هزینه اش چقدر است؟
how deep is that well? گودی ان چقدر است
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
How tall are you ? what is your height ? قدت چقدر است ؟
How far is it to ... ? چقدر تا ... راه است؟
How much did you spend? تو چقدر خرج کردی؟
How far is it to the airport? تا فرودگاه چقدر راه است؟
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
How dirty the house is ! چقدر خانه کثیف است
How long does it take by car? با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
What is the exchange rate? نرخ تبدیل چقدر است؟
What's the charge per mile? اجاره هر مایل چقدر است؟
how long تاکی تاچه وقت چقدر
Much as I raked my brain . هر چقدر به مغزم فشار آوردم
What's the charge per hour? کرایه هر ساعت چقدر است؟
What is the charge per day? کرایه روزانه چقدر است؟
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
What's the charge per week? اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
What's the charge per day? اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
what is this book worth? این کتاب چقدر ارزش دارد
How far is it to this address? تا این آدرس چقدر راه است؟
How far is it to city centre? تا مرکز شهر چقدر راه است؟
What's the fare to the airport? نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
What's the damage? چقدر خرج روی دستم می افتد؟
How far is it from Tehran to Karaj? ازتهران تاکرج چقدر راه است ؟
What is the price per week? قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price excluding meals? قیمت بدون غذا چقدر است؟
What was your net profit? خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
How deep is the swimming pool ? گودی این استخر چقدر است ؟
It is immaterial how rich he may be . مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
What's the fare to Manchester? کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
How long is the River Nile? طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
What is the price for bed and breakfast? قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
how much can I overdraw on my account? چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
What's the fare to city centre? نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
What's the fare to this address? نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
to see what [mettle] he is made of <idiom> تا ببینیم او [مرد] چقدر توانایی [تحمل] دارد
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
this same همان
idem همان
selfsame همان
same همان
very همان
thingummy همان
identical همان
identic همان
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
of that ilk دارای همان جا
instatu quo در همان حال
that once همان یک بار
s.c همان پرونده
selfsame درست همان
the reinbefore همان سندیاقرارداد
therabout در همان نزدیکی
just as well <adv.> به همان طریق
i went on the instant در همان ان رفتم
one یکی از همان
just as well <adv.> همان مقدار
it is the same thing همان است
same همان جور
ones یکی از همان
same همان کار
nothing short of عینا همان
s.c همان دعوی
equally <adv.> همان مقدار
self-same همان خود
at the very beginning از همان اولش
equally <adv.> به همان طریق
for that matter <idiom> به همان علت
of the same kind از همان نوع
very همان همین
accordingly از همان قرار
self same همان خود
i went that instant در همان ان رفتم
of that ilk اهل همان جا
to shoot one's mouth off <idiom> چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
we are in the same way ما هم همان حال را داریم
It comes to the same thing . باز هم همان ؟ یشود
Just as well you didnt come . همان بهتر که نیامدی
even دارای همان تاریخ
it is much the same تقریبا همان است
She promised to bring it but never did . همان آوردنی که بیاورد !
idem همان نویسنده در همانجا
one عین همان یکی
quasi- مشابه یا تقریباگ همان
In the ( same ) usual place. در همان جای همیشگه
of even date دارای همان تاریخ
ones عین همان یکی
He would never retract . هر چه بگوید همان است
parts per million قسمت در میلیون قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
throttles عبور قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
about as high تقریبا` همان اندازه بلند
What so ever a man soweth ,that shall he also reap. <proverb> هر چه بکارى ,همان درو مى کنى .
lighter shade از همان رنگ ولی روشن تر
step jump پرش و برگشت روی همان پا
i wrote as neatly as he did من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
equivalents همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
isomeric متشابه الترکیب دارای همان اجزا
synchronous آنچه همان با دیگری اجرا شود.
thereinbefore در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
per همان طور که در الگو نشان داده شده
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
what you see is what you get انچه می بینید همان است که بدست می اورید
timed سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
echoed برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoes برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
times سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
time سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
one two تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
This is the very thing I wanted. این همان چیزی است که دلم می خواست
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
echoing برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
abs پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
positive که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
time سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
timed سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
constants فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
times سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
constant فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
ipsilateral قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
loop jump پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
how much do i owe you چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
synchronous سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
real time عملیات پردازشی که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
exceptions چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
production missile موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com