English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (6 milliseconds)
English Persian
overhead costs هزینههای حاشیهای
Other Matches
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
limbic حاشیهای
marginal حاشیهای
marginal کم حاشیهای
margins حاشیهای
margin حاشیهای
sunk cost هزینه حاشیهای
bi margin format نقشه دو حاشیهای
beside the point <idiom> مسائل حاشیهای
marginal man انسان حاشیهای
marginal group گروه حاشیهای
marginal حاشیهای خطرناک
overhead منابع حاشیهای
marginal frequencies فراوانیهای حاشیهای
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
bleeding edge حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
back-up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
aggregate expenditures هزینههای کل
national expenditures هزینههای ملی
standard costs هزینههای استاندارد
material costs هزینههای مواد
on costs هزینههای غیرمستقیم
increasing cost هزینههای صعودی
freight charges هزینههای حمل
government expenditures هزینههای دولت
implicit costs هزینههای ضمنی
implicit costs هزینههای نامرئی
increasing cost هزینههای فزاینده
joint costs هزینههای مشترک
incidental expenses هزینههای واقعی
operational costs هزینههای عملیاتی
overhead costs هزینههای بالاسری
supplementary costs هزینههای اضافی
supplementary costs هزینههای مکمل
sunk cost هزینههای اضافی
storage costs هزینههای انبارداری
standard costs هزینههای نرمال
spillover costs هزینههای خارجی
selling costs هزینههای فروش
real costs هزینههای واقعی
prime costs هزینههای اولیه
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
pilot charges هزینههای راهنما
personal outlays هزینههای شخصی
overhead costs هزینههای عمومی
overhead costs هزینههای اضافی
transaction costs هزینههای معاملاتی
comparative costs هزینههای نسبی
overheads هزینههای عمومی
design costs هزینههای طراحی
deferred charges هزینههای انتقالی
capital charges هزینههای سرمایه
consumption expenditures هزینههای مصرفی
competition cost هزینههای رقابتی
overheads هزینههای بالاسری
capital outlays هزینههای تاسیساتی
capital expenditures هزینههای سرمایهای
capital expenditure هزینههای سرمایهای
fixed costs هزینههای سرمایهای
fixed costs هزینههای ثابت
bank charge هزینههای بانکی
financial expenses هزینههای مالی
bank charges هزینههای بانکی
dock dues هزینههای لنگرگاه
building costs هزینههای ساختمان
anchor dues هزینههای لنگر
selling costs هزینههای فروش کالا
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
surcharge درصد هزینههای اضافی
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
handling charges هزینههای جابجایی کالا
surcharges درصد هزینههای اضافی
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
cost category هزینههای انجام شده
recurring costs هزینههای تکرار شونده
analysis یات هزینههای محصول جدید
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
dock charges هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
correlation جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com