English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
capital charges هزینههای سرمایه
Search result with all words
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Other Matches
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
financier سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
aggregate expenditures هزینههای کل
on costs هزینههای غیرمستقیم
competition cost هزینههای رقابتی
financial expenses هزینههای مالی
selling costs هزینههای فروش
storage costs هزینههای انبارداری
consumption expenditures هزینههای مصرفی
comparative costs هزینههای نسبی
deferred charges هزینههای انتقالی
capital outlays هزینههای تاسیساتی
standard costs هزینههای استاندارد
standard costs هزینههای نرمال
sunk cost هزینههای اضافی
design costs هزینههای طراحی
supplementary costs هزینههای مکمل
dock dues هزینههای لنگرگاه
spillover costs هزینههای خارجی
national expenditures هزینههای ملی
operational costs هزینههای عملیاتی
pilot charges هزینههای راهنما
supplementary costs هزینههای اضافی
transaction costs هزینههای معاملاتی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
overhead costs هزینههای بالاسری
implicit costs هزینههای ضمنی
implicit costs هزینههای نامرئی
incidental expenses هزینههای واقعی
increasing cost هزینههای فزاینده
overhead costs هزینههای اضافی
overhead costs هزینههای حاشیهای
overhead costs هزینههای عمومی
bank charges هزینههای بانکی
bank charge هزینههای بانکی
real costs هزینههای واقعی
anchor dues هزینههای لنگر
joint costs هزینههای مشترک
overheads هزینههای عمومی
overheads هزینههای بالاسری
government expenditures هزینههای دولت
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
fixed costs هزینههای ثابت
fixed costs هزینههای سرمایهای
personal outlays هزینههای شخصی
increasing cost هزینههای صعودی
material costs هزینههای مواد
prime costs هزینههای اولیه
freight charges هزینههای حمل
capital expenditures هزینههای سرمایهای
capital expenditure هزینههای سرمایهای
building costs هزینههای ساختمان
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
cost category هزینههای انجام شده
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
selling costs هزینههای فروش کالا
recurring costs هزینههای تکرار شونده
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
handling charges هزینههای جابجایی کالا
surcharges درصد هزینههای اضافی
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
surcharge درصد هزینههای اضافی
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
analysis یات هزینههای محصول جدید
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
dock charges هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
correlation جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
demurrage هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
capital intensive سرمایه بر
capital سرمایه
equity سرمایه
equities سرمایه
turn over سرمایه
funded سرمایه
fund سرمایه
asset سرمایه
capital levy مالیات بر سرمایه
capital market بازار سرمایه
capital movement حرکت سرمایه
capital outflow خروج سرمایه
physical capital سرمایه غیرپولی
capital reserve ذخیره سرمایه
capital tax مالیات بر سرمایه
capital paid in ذخیره سرمایه
out flow of capital خروج سرمایه
physical capital سرمایه فیزیکی
capital stock موجودی سرمایه
capital reserve اندوخته سرمایه
capital in cash سرمایه نقدی
capital intensive technique فن تولید سرمایه بر
capital loss زیان سرمایه
capital requirement نیاز سرمایه
capital liability بدهی سرمایه
capital intensive سرمایه طلب
joint stock سرمایه مشترک
fixed capital سرمایه ثابت
mobility of capital تحرک سرمایه
financial capital سرمایه مالی
equity investment مشارکت در سرمایه
money capital سرمایه پولی
national capital سرمایه ملی
disinvestment کاهش سرمایه
fixed property سرمایه ثابت
flight of capital فرار سرمایه
flight of capital مهاجرت سرمایه
intellectual capital سرمایه فکری
opening capital سرمایه اولیه
initial capital سرمایه اولیه
liquid capital سرمایه نقدی
liquid capital سرمایه راکد
fluid capital سرمایه متحرک
fluid capital سرمایه سیال
floating capital سرمایه متحرک
disinvestment اتلاف سرمایه
nominal capital سرمایه اسمی
capitalization سرمایه گذاری
capital value ارزش سرمایه
capital turnover گردش سرمایه
capital transfers انتقالات سرمایه
capital theory نظریه سرمایه
capital structure بنیان سرمایه
capital structure ساخت سرمایه
capitalization سرمایه سازی
cash capital سرمایه نقدی
circulating capital سرمایه در جریان
operating capital سرمایه در گردش
trading capital سرمایه در گردش
human capital سرمایه انسانی
consumer capital سرمایه مصرفی
constant capital سرمایه ثابت
consolidated fund سرمایه ذخیره
circulation capital سرمایه در گردش
circulating capital سرمایه در گردش
capital stock حجم سرمایه
capital fund وجوه سرمایه
enterprise سرمایه گذاری
working capital سرمایه در گردش
social capital سرمایه اجتماعی
enterprises سرمایه گذاری
financing سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
tycoons سرمایه گذارمهم
transfer of capital انتقال سرمایه
invests سرمایه گذاشتن
invests سرمایه گذاری
capitalism سرمایه گرایی
capitalism سرمایه داری
investments سرمایه گذاری
investment سرمایه گذاری
unfunded بدون سرمایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com