Dictiornary-Farsi | هزینه یابی نهایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
marginal costing	هزینه یابی نهایی


Other Matches

additional costs [expenses]	هزینه نهایی
incremental cost	هزینه نهایی
extra expenses	هزینه نهایی
incremental cost	هزینه نهایی
differential cost	هزینه نهایی
marginal costing	هزینه یابی نهائی
job costing	هزینه یابی کار
cost unit	واحد هزینه یابی
cost centre	مرکز هزینه یابی
decreasing marginal cost	هزینه نهایی نزولی
costing and pricing	هزینه یابی و قیمت گذاری
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
involution	توان یابی قوه یابی
telic	نهایی دارای هدف نهایی
cost center	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lighterage	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
cost contract	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
marginal cost pricing	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
extrapolation	برون یابی
edging	حاشیه یابی
extrapolations	برون یابی
cost finding	ارزش یابی
attainment	دست یابی
attainments	دست یابی
sourcing	منابع یابی
positioning	موقع یابی
debugger	اشکال یابی
insinuation	رخنه یابی
summation	مجموع یابی
signal detection	علامت یابی
trapping	غلط یابی
levelling	ارتفاع یابی
interpolations	درون یابی
interpolation	میان یابی
interpolation	درون یابی
direction finding	جهت یابی
achievement	دست یابی
edgings	حاشیه یابی
goniometry	زاویه یابی
matchmaking	زوج یابی
orientate	جهت یابی
orientates	جهت یابی
patterning	طرح یابی
interpolations	میان یابی
termination	پایان یابی
i. and evdevolution	توان یابی
fringing	ریشه یابی
addressing	نشانی یابی
marketing	بازار یابی
troubleshooting	عیب یابی
troubleshooting	اشکال یابی
orientating	جهت یابی
achievements	دست یابی
acquisitions	هدف یابی
surveys	زمینه یابی
access	دست یابی
accessed	دست یابی
accesses	دست یابی
location	مکان یابی
range finding	مسافت یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
surveyed	زمینه یابی
error detection	خطا یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
locations	مکان یابی
localization	موضع یابی
acquisition	هدف یابی
castaway	عمق یابی
orientation	جهت یابی
castaways	عمق یابی
factoring	عامل یابی
mark sensing	نشان یابی
calibration	خصلت یابی
survey	زمینه یابی
fault detection	عیب یابی
position finding	موقعیت یابی
fault finding	عیب یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
accessing	دست یابی
fault diagnosis	عیب یابی
ranging	مسافت یابی
definite <adj.>	نهایی
terminals	نهایی
conclusive	نهایی
closing	نهایی
high limit	حد نهایی
final	نهایی
privy	نهایی
ultimate	نهایی
ultimatum	نهایی
finals	نهایی
ultimatums	نهایی
definitive	نهایی
terminal	نهایی
peremptory	نهایی
ultimata	نهایی
traces	رد یابی کردن نشان
extrapolating	برون یابی کردن
sound ranging	مسافت یابی صوتی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
interpolate	درون یابی کردن
interpolated	درون یابی کردن
interpolates	درون یابی کردن
interpolating	درون یابی کردن
extrapolate	برون یابی کردن
extrapolated	برون یابی کردن
extrapolates	برون یابی کردن
space orientation	موقعیت یابی فضایی
flash ranging	مسافت یابی نوری
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
target aquisition	سیستم هدف یابی
plumb	ژرف یابی کردن
ranging	مسافت یابی کردن
acoustic minehunting	مین یابی صوتی
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
random processing	با دست یابی تصادفی
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
locate mode	باب مکان یابی
attitude survey	زمینه یابی نگرش
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
frigid manners	اطوارخنک یابی مزه
trace	رد یابی کردن نشان
traced	رد یابی کردن نشان
absurdities test	ازمون مهمل یابی
parallel access	با دست یابی موازی
performance evaluation	ارز یابی کارایی
localization of function	موضع یابی کارکرد
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
quick access	با دست یابی تند
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
excitor	عصب یابی محرک
sound	عمق یابی کردن
sounds	عمق یابی کردن
soundest	عمق یابی کردن
detail	یات و مسیر یابی
sounded	عمق یابی کردن
spots	مسافت یابی کردن
direction finding	سمت یابی کردن
direction finding	جهت یابی کردن
direction finding station	پست جهت یابی
direction finding aerial	انتن جهت یابی
spot	مسافت یابی کردن
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
detailing	یات و مسیر یابی
extender board	وسیله عیب یابی
final cut	برش نهایی
final drive	گرداننده نهایی
terminus	ایستگاه نهایی
final assembly	نصب نهایی
terminuses	ایستگاه نهایی
ultimatums	هدف نهایی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
ultimate load	بار نهایی
armageddon	مبارزهء نهایی
final assembly	مونتاژ نهایی
grail	هدف نهایی
second check	بررسی نهایی
end product	محصول نهایی
end product	فراورده نهایی
semi-finals	نیمه نهایی
semi finals	نیمه نهایی
quarter-finals	یک چهارم نهایی
quarter-final	یک چهارم نهایی
quarter final	یک چهارم نهایی
drafts	نیمه نهایی
drafted	نیمه نهایی
final	مسابقه نهایی
draft	نیمه نهایی
ultimatum	هدف نهایی
final diameter	قطر نهایی
top speed	سرعت نهایی
semifinal	نیمه نهایی
elevation stop	حد نهایی درجه
final destination	مقصد نهایی
end strength	استعداد نهایی
end user	کاربر نهایی
ultimata	هدف نهایی
finals	مسابقه نهایی
final judgement	حکم نهایی
extreme range	برد نهایی
final act	سند نهایی
differential cost	ارزش نهایی
final payment	پرداخت نهایی
final position	وضعیت نهایی
try-outs	تمرین نهایی
try-out	تمرین نهایی
margin utility	مطلوبیت نهایی
semi-final	نیمه نهایی
home stretch	مرحله نهایی
ultimate speed	سرعت نهایی
final velocity	سرعت نهایی
final term	جمله نهایی
last word <idiom>	نظر نهایی
ultimate strength	مقاومت نهایی
ultimate stress	تنش نهایی