Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
starter's pistol
هفت تیر مخصوص اغازمسابقه
Other Matches
skate boat
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
pace lap
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franc
حق مخصوص
franchise
حق مخصوص
franchises
حق مخصوص
particulars
مخصوص
specifics
مخصوص
especial
مخصوص
particular
مخصوص
extra special
مخصوص
favourite
مخصوص
francs
حق مخصوص
special
مخصوص
favourites
مخصوص
specific
مخصوص
vest pocket
مخصوص
favorites
مخصوص
deffered maintenance
نگهداری مخصوص
specific energy
انرژی مخصوص
densities
جرم مخصوص
special passport
پاسپورت مخصوص
aide-de-camp
اجودان مخصوص
special drawing right
حق برداشت مخصوص
proper
مخصوص مقتضی
special troops
یکانهای مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
special session
جلسه مخصوص
specific search
شناسایی مخصوص
game
کامپیوتر مخصوص
special services
خدمات مخصوص
specific resistivity
مقاومت مخصوص
specific weight
وزن مخصوص
specific capacity
فرفیت مخصوص
unit weight
وزن مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
habiliments
لباس مخصوص
heavy duty
مخصوص کارسنگین
idiosyncrasy
حال مخصوص
idiosyncrasies
حال مخصوص
parts peculiar
قطعات مخصوص
special
مخصوص خاص
heavy-duty
مخصوص کارسنگین
idiocrasy
حالت مخصوص
idoneous
مختص مخصوص
marque
مدل مخصوص
marque
علامت مخصوص
maid in waiting
پیشخدمت مخصوص
g man
بازرس مخصوص
bolt
پیچ مخصوص قفل کردن در
resistivity
مقاومت مخصوص
special corrections
تصحیحات مخصوص
dry gap bridge
پل مخصوص اب بریدگی
terminologies
اصطلاح مخصوص
terminology
اصطلاح مخصوص
aide de camp
اجودان مخصوص
aides-de-camp
اجودان مخصوص
specific
مخصوص معین
specifics
مخصوص معین
selective signalling
ارتباط مخصوص
exempted station
یکان مخصوص
favorite
مخصوص سوگلی
favourite or vor
ویژه مخصوص
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
Afro pick
شانه مخصوص فر
specially
مخصوص خاص
specific gravity
ورن مخصوص
specific gravity
وزن مخصوص
specific gravities
ورن مخصوص
valetdechambre
پیشخدمت مخصوص
chorea
تشنج مخصوص
bluck density
وزن مخصوص
general
معمولی و نه مخصوص
density
جرم مخصوص
generals
معمولی و نه مخصوص
specific gravities
وزن مخصوص
built in jack
جک مخصوص نصب
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen garden
باغ مخصوص سبزیکاری
finishing limes
اهک مخصوص اندود
fisherman's bend
گره مخصوص قایقرانی
boot band
کش مخصوص گتر شلوارنظامی
freestone
سنگ مخصوص تراش
kitchen gardens
باغ مخصوص سبزیکاری
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
skeeter
قایق مخصوص روی یخ
canalboat
قایق مخصوص کانال
duckings
کد مخصوص درگیریهای هوایی
cargo liners
خط کشتیرانی مخصوص بار
roughshod
دارای میخ مخصوص
sla
انجمن کتابخانههای مخصوص
respective
بترتیب مخصوص خود
podium
بالکن جایگاه مخصوص
commando
افراد نیروی مخصوص
commandos
افراد نیروی مخصوص
exception reporting
گزارش گیری مخصوص
slang
بزبان یا لهجه مخصوص
catcher's box
محوطه مخصوص توپگیر
acetarious
سبزیهای مخصوص سالاد
built up edge
لبه مخصوص نصب
podiums
بالکن جایگاه مخصوص
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
blower
ماشین مخصوص دمیدن
hollered
صدای مخصوص هر حیوان
hollering
صدای مخصوص هر حیوان
hollers
صدای مخصوص هر حیوان
ashpit
چاله مخصوص خاکستر
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
one horse
مخصوص یک اسب بی مایه
oil color
روغن مخصوص نقاشی
armlet
زرهء مخصوص دست
anvil block
سندان مخصوص اهنگری
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
jemmy
دیلم مخصوص دزدان
jemmies
دیلم مخصوص دزدان
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
insulativity
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
lectern
میز مخصوص قرائت
lecterns
میز مخصوص قرائت
jacklight
نورافکن مخصوص ماهیگیری
holler
صدای مخصوص هر حیوان
attack cargo ship
ناوحمل و نقل مخصوص تک
weightless
دارای وزن مخصوص کم
processor
پردازنده جانبی مخصوص
pricket
شمع مخصوص شمعدان
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
poolroom
اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
g suit
لباس مخصوص هوانوردی
phonograph connection
پریز مخصوص پیکاپ
nursery rhyme
اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes
اشعار مخصوص کودکان
handrail
نرده مخصوص دستگیره
handrails
نرده مخصوص دستگیره
bird cage
ماسک مخصوص خط نگهدار
particle density
وزن مخصوص حقیقی
harrier
تازی مخصوص شکارخرگوش
pack saddle
زین مخصوص بار
opiumden
محل مخصوص تریاکها
klister
واکس مخصوص کف اسکی
boudoirs
اطاق کوچک مخصوص زن
chancel
جای مخصوص کشیش
chancels
جای مخصوص کشیش
tacamahaca
بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahac
بلسان مخصوص بخورمعطر
registers
1-محل مخصوص درCPU
subcaliber range
میدان تیر مخصوص
significance
معنای مخصوص دارد
registering
1-محل مخصوص درCPU
spitton
فرف مخصوص تف کردن
register
1-محل مخصوص درCPU
specific permeability
قابلیت نفوذ مخصوص
specific electrical conductivity
هدایت الکتریکی مخصوص
spuds
تیشه مخصوص کندن یخ
special weapons
جنگ افزار مخصوص
valet
پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted
پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting
پیشخدمت مخصوص ملازم
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
cycle spanner
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
boudoir
اطاق کوچک مخصوص زن
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
conductibility
ضریب هدایت مخصوص
gaskets
نوعی ابزار مخصوص
gasket
نوعی ابزار مخصوص
tramlines
خط مخصوص واگن برقی
tramline
خط مخصوص واگن برقی
towline
طناب مخصوص صیدبالن
jargon
اصطلاحات مخصوص یک صنف
teleplay
نمایشنامه مخصوص تلویزیون
crewel
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish
زره مخصوص ران
target arrow
تیر مخصوص تیراندازی
duck
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks
کد مخصوص درگیریهای هوایی
cuisse
زره مخصوص ران
valets
پیشخدمت مخصوص ملازم
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
nipple
پستانک مخصوص شیربچه
sign language
زبان مخصوص کرها
dump box
فرف مخصوص زباله
effective unit weight
وزن مخصوص موثر
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...