English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English Persian
space isomerism همپاری فضایی
stereoisomerism همپاری فضایی
Other Matches
isomerism همپاری
geometrical isomerism همپاری هندسی
pseudoisomerism شبه همپاری
optical isomerism همپاری نوری
space ship کشتی فضایی سفینه فضایی
spacial فضایی
three-dimensional فضایی
isometrics فضایی
spatial فضایی
cubic فضایی
isometric فضایی
spatila فضایی
spaceframe قاب فضایی
space isomerism ایزومری فضایی
spacecraft سفینه فضایی
stereoisomerism ایزومری فضایی
space time اتوبوس فضایی
space lattice شبکه فضایی
space medicine پزشکی فضایی
space time شاتل فضایی
spaceport پایگاه فضایی
space ship سفینه فضایی
sky wave موج فضایی
space relations روابط فضایی
space platform ایستگاه فضایی
space perception ادراک فضایی
space platform پایگاه فضایی
space shuttle شاتل فضایی
space shuttle سفینه فضایی
ionospheric wave موج فضایی
avionics ارتباطات فضایی
sky lab ازمایشگاه فضایی
soild angle زاویه فضایی
solid angle زاویه فضایی
solid geometry هندسه فضایی
solid geometry هندسه ی فضایی
space defense پدافند فضایی
space error خطای فضایی
space flight پرواز فضایی
space geametry هندسه فضایی
space stations ایستگاه فضایی
space stations پایگاه فضایی
space station ایستگاه فضایی
space station پایگاه فضایی
space shuttles سفینه فضایی
space shuttles شاتل فضایی
cubic measure اندازه فضایی
configuration ارایش فضایی
spaceman مسافر فضایی
stereochemistry شمیی فضایی
stereoisomer همپار فضایی
steric effect اثر فضایی
steric hindrance ممانعت فضایی
spacesuit لباس فضایی
spacesuits لباس فضایی
Star Wars جنگ فضایی
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
configurations ارایش فضایی
spacemen مسافر فضایی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
spatial visualization تجسم فضایی
spatiomotor فضایی- حرکتی
spatial threshold استانه فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatiotemporal فضایی و زمانی
steremer ایزومر فضایی
spatiality حالت فضایی
spatiotemporal فضایی وحال
spatial ability توانایی فضایی
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spatial data management مدیریت داده فضایی
spacial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
unit solid angle زاویه واحد فضایی
space orientation موقعیت یابی فضایی
module قسمتی از سفینه فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
stereo chemistry مبحث شیمی فضایی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
three dimensional direction finding جهت یابی فضایی
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
body centered بطور فضایی متمورکز شده
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
footprint فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
stereoirregular polymer بسپار بدون نظم فضایی
light-well [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
images کپی دقیق از فضایی از حافظه
image کپی دقیق از فضایی از حافظه
cm فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
hypergeometric مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
spadat سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
steradian [sr] استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
blank فضایی در فرم که باید کامل شود
diffuses درچز چیزی روی فضایی ازماده
configurations ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffusing درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused درچز چیزی روی فضایی ازماده
spacecraft سفینه فضایی ship space : syn
diffuse درچز چیزی روی فضایی ازماده
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
blankest فضایی در فرم که باید کامل شود
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
astrophotography عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
buckets فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bounds محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
shuttle رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
registers فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttled رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bay فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bayed فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
orbital injection دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
workings فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
working فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
fullest انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
drive bay فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
window فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
perigee نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
fixes فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fix فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
spasur سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
crunching متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
foreground فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
images فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
workspace فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
central فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
virtual فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
memory mapped video نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
cleaned فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com