Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 26 (3 milliseconds)
English	Persian
competitor	همکار
competitors	همکار
cohort	همکار
cohorts	همکار
bloke	همکار
blokes	همکار
compatriot	همکار
compatriots	همکار
co worker	همکار
coadjutor	همکار
colleage	همکار
cooperator	همکار
f.creature	همکار
Other Matches
teammate	همکار همقطار
competitress	مونث همکار
company network	شبکه همکار
coacting group	گروه همکار
counterparts	همکار رونوشت
counterparts	همکار همدوش
counterpart	همکار همدوش
counterpart	همکار رونوشت
co optation	پذیرفتن بعنوان همکار
co option	پذیرفتن بعنوان همکار
She is also a valued colleague.	او [زن] همچنین یک همکار ارزشمندی است. [اصطلاح رسمی و در نوشتنی]
trotskism	سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
bakuninism	اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com