Dictiornary-Farsi | همگانی سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
universalization	همگانی سازی


Other Matches

public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public	همگانی
generals	همگانی
nonquota	همگانی
communal	همگانی
wall-to-wall	همگانی
communally	همگانی
generable	همگانی
universal	همگانی
plenum	همگانی
plenums	همگانی
general	همگانی
generals	جامع همگانی
general	جامع همگانی
universal complex	عقده همگانی
universal symbol	نماد همگانی
universal trait	صفت همگانی
family check	کیش همگانی
hecatomb	قربانی همگانی
holocausts	کشتار همگانی
holocaust	کشتار همگانی
public instractions	تعلیمات همگانی
public	همگانی ملی
utility	صنایع همگانی
public health	بهداشت همگانی
public building	بنای همگانی
long house	ماوای همگانی
agora	همایشگاه همگانی
pissoir	ابریزگاه همگانی
latrine	ابریز همگانی
cross examination	بازجویی همگانی
pissoir	شاشگاه همگانی
mass education	اموزش همگانی
mass media	رسانههای همگانی
semipublic	نیمه همگانی
rectification	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
public domain software	نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software	نرم افزار همگانی
land sturm	نام نویسی همگانی
pogroms	ازار وکشتار همگانی
pogrom	ازار وکشتار همگانی
cafeteria messing	ناهار خوری همگانی
holocausts	اتش سوزی همگانی
holocaust	اتش سوزی همگانی
socialized medicine	بیمه پزشکی همگانی
public traffic	رفت و امد همگانی
public works	کارهای ساختمانی همگانی
common good	خیر عمومی یا صلاح همگانی
indignation meeting	مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian	کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
social security	بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
gymnopaedic	درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
calculating	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger	الت کنگره سازی یادندانه سازی
telpak	سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
pre-treatment	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration	خنثی سازی محروم سازی
irritancy	پوچ سازی باطل سازی
subjugation	مقهور سازی مطیع سازی
formularization	کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery	مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations	خنثی سازی محروم سازی
ouster	بی بهره سازی محروم سازی
erasable	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
community property	اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
saved	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualized	تک سازی
local anasthesia	سر سازی
compaction	تو پر سازی
idolization	بت سازی
truncation	بی سر سازی
individualizing	تک سازی
padding	له سازی
individualizes	تک سازی
individualize	تک سازی
individualised	تک سازی
individualising	تک سازی
individualises	تک سازی
deflexion	خم سازی
individuation	تک سازی
repk lection	پر سازی
bridge building	پل سازی
pavements	کف سازی
pavement	کف سازی
bridgework	پل سازی
stylization	مد سازی
flection	خم سازی
individualization	تک سازی
flooring	کف سازی
retortion	خم سازی
retortion	کج سازی
plasticization	نرم سازی
rubefaction	قرمز سازی
ruggedization	با دوام سازی
russification	روسی سازی
scenography	مجلس سازی
rustication	دهاتی سازی
resolving	برطرف سازی
anonymization	گمنام سازی
lamponery	هجونامه سازی
simulations	همانند سازی
vaporization	بخار سازی
retrenchment	مستحکم سازی
confectionary	شیرینی سازی
reviviscence	زنده سازی
road bed	زیر سازی
precipitousness work	خلاصه سازی
storage	ذخیره سازی
popularization	محبوب سازی
anabiosis	زنده سازی
road making	راه سازی
saccharification	قند سازی
aromatization	معطر سازی
aromatization	عطر سازی
weaponry	اسلحه سازی
arrefication	رقیق سازی
arrefication	لطیف سازی
asphalt paving	جاده سازی
urbanization	شهری سازی
road building	جاده سازی
road construction	جاده سازی
wording	عبارت سازی
accommodations	برون سازی
perpetuation	جاودان سازی
sensitization	حساس سازی
accommodation	برون سازی
peneplanation	دشت سازی
pedogenesis	جلگه سازی
infuriation	خشمگین سازی
segmentation	قطعه سازی
ordering	مرتب سازی
sacrfing	جفت سازی
intensification	پر قوت سازی
oscillation	نوسان سازی
inspissation	غلیظ سازی
sanguification	خون سازی
saponification	صابون سازی
rarafaction	لطیف سازی
lancination	مجروح سازی
oscillations	نوسان سازی
lancination	پاره سازی
scorification	تفاله سازی
pimpling	حباب سازی
sedimentation	رسوب سازی
pilework foundation	پی سازی با شمع
decentralization	نامتمرکز سازی
unification	یکی سازی
landscape painting	منظره سازی
simulations	فاهر سازی
solution	چاره سازی
forgery	صورت سازی
inurement	معتاد سازی
re construction	دوباره سازی
implementation	پیاده سازی
roofing	سقف سازی
reduction	ساده سازی
reductions	ساده سازی
activation	فعال سازی
invalidation	باطل سازی
irksomeness	کسل سازی
rearrngement	پس وپیش سازی
curtailment	کوتاه سازی
solutions	چاره سازی
puppydom	خود سازی
punctation	نقطه سازی
forgeries	سند سازی
puppyhood	خود سازی
stripping	برهنه سازی
purification	خالص سازی
quadrature	مربع سازی
acidification	اسید سازی
rarafaction	رقیق سازی
forgeries	صورت سازی
forgery	سند سازی
proportionment	متناسب سازی
activation barrier	سد فعال سازی
extinction	خاموش سازی
refrigerating technique	فن سرما سازی
simulation	شبیه سازی
afforestment	جنگل سازی
simulation	فاهر سازی
restoration to life	زنده سازی
simulation	همانند سازی