English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
syntheses هم گذاری اختلاط
synthesis هم گذاری اختلاط
Other Matches
colligation اختلاط
alloy اختلاط
mixes اختلاط
alloys اختلاط
brewed اختلاط
brews اختلاط
glomeration اختلاط
macedoine اختلاط
mergers اختلاط
merger اختلاط
liquation اختلاط
alloyage اختلاط
commixture اختلاط
mix اختلاط
brew اختلاط
medley اختلاط
conglomerate اختلاط
conglomerates اختلاط
melange اختلاط
welter اختلاط
intermixture اختلاط
mixedness اختلاط
mixture اختلاط
consolidation اختلاط
medleys اختلاط
mixtures اختلاط
mixture temperature دمای اختلاط
mixing in place اختلاط غر سر کار
instruction mix اختلاط دستورالعمل
conglomerations اختلاط شرکتها
mixing coefficient ضریب اختلاط
mix design طرح اختلاط
mixing valve دریچه اختلاط
insalivation اختلاط با بزاق
immiscibility غیرقابلیت اختلاط
immixture اختلاط و امتزاج
conglomeration اختلاط شرکتها
etherization اختلاط با اتر
consolute اختلاط پذیری
plant mixing اختلاط در کارخانه
central mixing plant مرکز اختلاط بتن
alligation قائده اختلاط و امتزاج
glomerate اختلاط کلوخه شده
amalgamation ادغام یا اختلاط شرکتها
mix design تعیین نسبتهای اختلاط
miscible قابل اختلاط حل پذیر
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
dissonance اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
integrates یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
integrating یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrate یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
roadmix اختلاط در سر راه امیختن در راه
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
coding کد گذاری
indention تو گذاری
lineation خط گذاری
scoring نمره گذاری
invested سرمایه گذاری
legislation قانون گذاری
discrimination فرق گذاری
invest سرمایه گذاری
pagination صفحه گذاری
scaling مقیاس گذاری
enterprise سرمایه گذاری
pricing قیمت گذاری
policy-making سیاست گذاری
policy making سیاست گذاری
coronations تاج گذاری
coronation تاج گذاری
grading نمره گذاری
frustration عقیم گذاری
invests سرمایه گذاری
nomographer قانون گذاری
enterprises سرمایه گذاری
insulation عایق گذاری
nomenclauture نام گذاری
pointing نقطه گذاری
filling لایی گذاری
frustrations عقیم گذاری
nomography فن قانون گذاری
denomination نام گذاری
investing سرمایه گذاری
earmarking علامت گذاری
collocation باهم گذاری
finance سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
financing سرمایه گذاری
fillings لایی گذاری
ovulation تخمک گذاری
dateline تاریخ گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
impression نشان گذاری
lable جهت گذاری
spacing فاصله گذاری
limit of load حد بار گذاری
mining مین گذاری
numbering شماره گذاری
indentation دندانه گذاری
piping لوله گذاری
coding کد گذاری چیزی
coding علامت گذاری
inunction مرهم گذاری
aggradation ابرفت گذاری
interposition پا میان گذاری
cupellation قال گذاری
demomination نام گذاری
dimensioning اندازه گذاری
disposure درمعرض گذاری
codes and codification علامت گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
hypothecation گرو گذاری
capitalization سرمایه گذاری
hypothecation رهن گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
idegraphy نشان گذاری
imposition of hands دست گذاری
trapping تله گذاری
valuations ارزش گذاری
investments سرمایه گذاری
minelaying مین گذاری
investment سرمایه گذاری
costing هزینه گذاری
costing قیمت گذاری
valuation ارزش گذاری
edgings لبه گذاری
edging لبه گذاری
insertion جوف گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lodgment ودیعه گذاری
indentations دندانه گذاری
mark sensing نشان گذاری
sanding ماسه گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
sedimentation لایه گذاری
casings لوله گذاری
casing لوله گذاری
tubing لوله گذاری
wicking فتیله گذاری
weft insertion پود گذاری
nominations نام گذاری
undervaluation کم ارزش گذاری
punctuation نقطه گذاری
sedimentation رسوب گذاری
sequencing ترتیب گذاری
signallzation علامت گذاری
structuralization بنیان گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesize هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
synthesises هم گذاری کردن
synthesised هم گذاری کردن
masking نقاب گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
nomination نام گذاری
indents دندانه گذاری
headings عنوان گذاری
heading عنوان گذاری
settings کار گذاری
setting کار گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
notation نشان گذاری
indenting دندانه گذاری
indent دندانه گذاری
padding لایی گذاری
notations نشان گذاری
indexing شاخص گذاری
exposure درمعرض گذاری
puncuation نقطه گذاری
demarcation علامت گذاری
load فشنگ گذاری
marks علامت گذاری
devised ارث گذاری
marking علامت گذاری
preterition فرو گذاری
markings علامت گذاری
prefixture پیش گذاری
denominations نام گذاری
mark علامت گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
encoding رمز گذاری
loading بار گذاری
prefixion پیش گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com