Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
delta dagger
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
Other Matches
interceptor
هواپیمای رهگیر
interceptors
هواپیمای رهگیر
trimotor
هواپیمای سه موتوره
cut off attack
تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
fighter interceptor
هواپیمای جنگنده رهگیر
delta dart
هواپیمای یک موتوره دلتادارت
demons
هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
sky hawk
نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
demon
هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
tigers
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
super sabre
نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
tiger
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
phantoms
شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
phantom
شبح هواپیمای سوپر سونیک جنگنده رهگیر
lead pursuit
مسیر پیشگیری هواپیمای رهگیر مسیرپیشگیری هدف
globe master
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
superfortress
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
intruders
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
vigilantes
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilante
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
intruder
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
voodoo
نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
jet star
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
stratojet
نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
crusaders
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
starlifter
نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
crusader
نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
feet dry
هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
stratotanker
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
thunder chief
نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
collision course interception
تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
heading crossing angle
زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
providers
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
provider
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
day fighter
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
feet wet
من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air-to-air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
air to air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
droning
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
drone
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
delta
دلتا
deltas
دلتا
fighter
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
flying crane
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
delta bootis
دلتا- گاوران
delta orionis
دلتا- شکارچی
delta connection
اتصال دلتا
delta orionis
دلتا- جبار
megrez
دلتا- دب اکبر
delta cephei
دلتا- قیفاووس
delta librae
دلتا- میزان
delta movement
حرکت دلتا
delta ursa majoris
دلتا- دب اکبر
delta wing
بال دلتا
deltaic
وابسته به دلتا
delta herculis
دلتا- جاثی
air intercept
رهگیر هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
fury
نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
interceptor controller
پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
scramble
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
offset point
در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
tailless aircraft
هواپیمای بی دم
floatplane
هواپیمای اب
attack plane
هواپیمای تک
jet airplane
هواپیمای جت
c a
هواپیمای سی 5 ا
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
biplanes
هواپیمای دو باله
biplanes
هواپیمای دوباله
biplane
هواپیمای دو باله
sortie
یک هواپیمای تک کننده
sorties
یک هواپیمای تک کننده
amphibian
هواپیمای اب و خاکی
seaplane
هواپیمای دریایی
seaplanes
هواپیمای دریایی
phantoms
هواپیمای فانتوم
phantom
هواپیمای فانتوم
biplane
هواپیمای دوباله
shadow
هواپیمای یدک کش
beeped
هواپیمای بی خلبان
beeping
هواپیمای بی خلبان
beeps
هواپیمای بی خلبان
integrated aircraft
هواپیمای یک پارچه
bombers
هواپیمای بمباران
chicks
هواپیمای خودی
airliner
هواپیمای مسافربری
starfighter
هواپیمای جت استارفایتر
airliners
هواپیمای مسافربری
shadows
هواپیمای یدک کش
shadowing
هواپیمای یدک کش
shadowed
هواپیمای یدک کش
hydro aeroplane
هواپیمای دریایی
Airbuses
هواپیمای ارباس
flying boat
هواپیمای ابی
Airbus
هواپیمای ارباس
battle plane
هواپیمای جنگی
fighters
هواپیمای جنگنده
fighter
هواپیمای جنگنده
glider
هواپیمای بی موتور
battleplane
هواپیمای جنگی
warplane
هواپیمای جنگی
triplane
هواپیمای سه باله
triphibious
هواپیمای دریایی
triphibian
هواپیمای دریایی
Canberra
هواپیمای تاکتیکی ب- 75
cargo master
هواپیمای کارگوماستر
cargo transport
هواپیمای ترابری
drone
هواپیمای بی خلبان
droned
هواپیمای بی خلبان
floatplane
هواپیمای دریایی
active aircraft
هواپیمای فعال
administrative flight
هواپیمای اداری
aerodyne
هواپیمای موتوری
light aircraft
هواپیمای سبک
air ambulance
هواپیمای امبولانس
sweep fighter
هواپیمای اسکورت
aircraft defective
هواپیمای معیوب
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
albatrose
هواپیمای الباتروس
bomber
هواپیمای بمباران
anti submarine
هواپیمای ضد زیردریایی
assault aircraft
هواپیمای هجومی
droning
هواپیمای بی خلبان
drones
هواپیمای بی خلبان
gliders
هواپیمای بی موتور
beep
هواپیمای بی خلبان
hydroplaned
هواپیمای دریایی
small sircraft
هواپیمای کوچک
hydroplanes
هواپیمای دریایی
passenger aircraft
هواپیمای مسافربری
large aircraft
هواپیمای بزرگ
airliner
هواپیمای مسافربری
quadruplane
هواپیمای چهارباله
hydroplaning
هواپیمای دریایی
monoplane
هواپیمای یک باله
jetliner
هواپیمای مسافربری
sailplane
هواپیمای بی موتور
passenger plane
هواپیمای مسافربری
hydroplane
هواپیمای دریایی
reconnaissance flight
هواپیمای اکتشافی
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
flyable dud
هواپیمای قابل پرواز
soaring
خلبانی هواپیمای بی موتور
rotor craft
هواپیمای ملخ دار
sailplaner
خلبان هواپیمای بی موتور
sailplaning
راندن هواپیمای بی موتور
turbojet
هواپیمای جت توربین دار
sorties
هواپیمای اماده به پرواز
civil aircraft
هواپیمای غیر نظامی
shipboard aircraft
هواپیمای ناو پایه
torpedo plane
هواپیمای اژدر افکن
chaser
مفتش هواپیمای شکاری
chasers
مفتش هواپیمای شکاری
cargo master
نوعی هواپیمای باری
c 0
هواپیمای سی- 031 هرکولس
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
triplane
هواپیمای سه طبقه یا سه باله
lighter than air aircraft
هواپیمای سبکتر از هوا
sortie
هواپیمای اماده به پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com