Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
adrenaline
هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
Other Matches
topsides
قسمت بالا
topside
قسمت بالا
head piece
قسمت بالا
blood pressure
فشارخون
hypertension
افزایش فشارخون
sphygmomanometer
فشارخون سنج
systolic pressure
فشارخون انقباضی
nephrogenic
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
hotter
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
pinions
قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinion
قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinioning
قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
internal secretion
هورمون
hormone
هورمون
androgenous
هورمون
androgenic
هورمون
hormones
هورمون
auxin
هورمون گیاهی
adh
هورمون کاهنده ادرار
adrenocorticotropic hormone
هورمون ادرینو کورتیکوتروپیک
antidiuretic hormone
هورمون کاهنده ادرار
tsh
هورمون محرک غده تیروئید
acth
هورمون ادرینو کورتیکو تروپیک
thyrotropic hormone
هورمون محرک غده تیروئید
thyroid stimulating hormone
هورمون محرک غده تیروئید
gonadotropic hormone
هورمون محرک غده جنسی
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
progestin
هورمون مربوط به قبل ازدوره حاملگی
ghrelin
[hunger hormone]
گرلین
[هورمون اشتها آور]
[بیوشیمی]
progesterone
هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
corticotropic hormone
هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
dexiotropic
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
reins
کلیه ها
all-
کلیه
kidneys
کلیه
all
کلیه
kidney
کلیه
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
renal calculus
ریگ کلیه
floating kidney
کلیه متحرک
all arms
کلیه نیروها
all hands
کلیه پرسنل
renal gravel
ریک کلیه
entireforce
کلیه نیرو
renal
وابسته به کلیه ها
reniform
کلیه مانند
nephroptosis
کلیه متحرک
nephralgia
قولنج کلیه
reniform
شبیه کلیه
all men
کلیه مردم
paranephric
مجاور کلیه
entireforce
کلیه قوا
renal gravel
حصات کلیه
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
azoth
علاج کلیه دردها
reins
محل کلیه در بدن
paranephros
غده روی کلیه
ornis
کلیه مرغان یک سرزمین
against all risks
در براب کلیه خطرات
tenantary
کلیه مستاجرین یک ملک
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic renal disease
[CRD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
The ship and all its crew were lost .
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
the t. population
کلیه جمعیت همه مردم
Chronic kidney disease
[CKD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
the total population
تمامی نفوس کلیه جمعیت
demesne
کلیه زمین مایملک یک شخص
chronic kidney failure
[CKF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
disclaim all liability
کلیه بدهیها را انکار کردن
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic renal failure
[CRF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
To sweep the board .
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
adrenocortical
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
flora
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
avifauna
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
tenantry
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
suet
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
All thing considered.
باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
troop test
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Cicim
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
All wages were scaled up to 15 per cent .
کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
cortin
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
corporative state
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
banc
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
gentelmen's agreement
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects.
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
This is contray to all moral principles ( codes ) .
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
pure interest
سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
grand slam
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
we underwrite the company
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
grand slams
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legalism
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
ideology
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
member banks
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
cosmopolitanism
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
brood
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
delivered duty paid
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
center line
خط مرکز
concentric
هم مرکز
centred
مرکز
center
مرکز
station
مرکز
centre forward
مرکز
centre
مرکز
intermediate exchange
مرکز
heart
مرکز
meddle
مرکز
acentric
بی مرکز
centered
مرکز
stationed
مرکز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com