English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
committee هیئت یا کمیته
committees هیئت یا کمیته
collegium هیئت یا کمیته
Search result with all words
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
Other Matches
presidium هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
boarded هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boardroom اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
board هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boardrooms اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
judicature هیئت دادرسان هیئت قضاوت
petty jury هیئت داوری هیئت قضات
panelist عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
defferential assets هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
commissioning کمیته
bureaus کمیته
commissions کمیته
committee کمیته
commission کمیته
bureau کمیته
committees کمیته
commitee کمیته
committee of inquiry کمیته بازرسی
investigating committee کمیته بازرسی
arbitration committee کمیته داوری
department حوزه کمیته
subcommittees کمیته فرعی
subcommittee کمیته فرعی
society شرکت کمیته
commission کمیسیون و کمیته
commissioning کمیسیون و کمیته
departments حوزه کمیته
governing board کمیته حاکمه
steering committee کمیته رهبری
standing committee کمیته دائمی
rules committee کمیته قوانین
commissions کمیسیون و کمیته
legal committee کمیته حقوقی
societies شرکت کمیته
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
hospital infection committee کمیته عفونت بیمارستان [پزشکی]
management board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of managers کمیته مباشر [شرکت سهامی]
managing board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
boarded کمیته تخته کار صفحه چارت
board کمیته تخته کار صفحه چارت
ccitt کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
olympic review نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
steering committee کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
ntsc Commitee TelevisionSystem National کمیته ملی سیستم تلویزیون
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
astronomy هیئت
commission هیئت
confranternity هیئت
guize هیئت
commissions هیئت
commissioning هیئت
committees هیئت
attitude هیئت
configurations هیئت
panels هیئت
committee هیئت
panel هیئت
corps هیئت
configuration هیئت
attitudes هیئت
department قسمت هیئت
commissioner عضو هیئت
bars هیئت وکلاء
faculty هیئت علمی
jury هیئت داوران
faculties هیئت علمی
trial jury هیئت منصفه
constituencies هیئت موسسان
constituency هیئت موسسان
governing bodies هیئت حاکمه
configuration هیئت پذیری
astronomy علم هیئت
configurations هیئت پذیری
astronomy هیئت استرونومی
expedition هیئت اعزامی
expeditions هیئت اعزامی
bar هیئت وکلاء
departments قسمت هیئت
top drawer هیئت حاکمه
commissioners عضو هیئت
staff اعضاء هیئت
military comission هیئت نظامی
council ot ministers هیئت وزراء
military body هیئت نظامی
legislative body or assembly هیئت مققنه
diplomatic mission هیئت سیاسی
economic commission هیئت اقتصادی
knightage هیئت شوالیه ها
staffed اعضاء هیئت
directorates هیئت رئیسه
directorate هیئت رئیسه
professoriat هیئت استادان
astronomically مطابق هیئت
board of direcotors هیئت مدیره
board of directers هیئت مدیره
board of directors هیئت مدیره
political mission هیئت سیاسی
board of trade هیئت بازرگانی
petty jury هیئت منصفه
staffs اعضاء هیئت
jury هیئت منصفه
deputations هیئت نمایندگی
physiques ترکیب هیئت
commission هیئت مامورین
physique ترکیب هیئت
commissioning هیئت مامورین
commissions هیئت مامورین
hues هیئت منظر
hue هیئت منظر
legislature هیئت مقننه
boarded هیئت کمیسیون
boarded هیئت ژوری
deputation هیئت نمایندگی
board هیئت ژوری
board هیئت کمیسیون
legislatures هیئت مقننه
format قالب هیئت
formats قالب هیئت
juries هیئت منصفه
executives هیئت رئیسه
executive هیئت رئیسه
bureau هیئت اداری
bureaus هیئت اداری
governing body هیئت حاکمه
juries هیئت داوران
institute هیئت شورا
instituted هیئت شورا
instituting هیئت شورا
institutes هیئت شورا
directorate هیئت مدیره ستادی
chief executive officer [CEO] [American E] رئیس هیئت مدیره
president of the board [ American E] رئیس هیئت مدیره
military assistance advisory group (maag هیئت مستشاری نظامی
special jury هیئت منصفه مخصوص
chairman of the board [of directors/managers] رئیس هیئت مدیره
to be masked تدیل هیئت دادن
military body هیئت رئیسه نظامی
directors عضو هیئت مدیره
director عضو هیئت مدیره
the f. اعضای هیئت پزشکی
white hall هیئت حاکمه انگلیس
cabinets هیئت وزرا اطاقک
cabinets کابینه هیئت دولت
cabinet هیئت وزرا اطاقک
cabinet کابینه هیئت دولت
directorates هیئت مدیره ستادی
companies دسته هیئت بازیگران
company دسته هیئت بازیگران
panel هیئت تشک پالان
transmuted تغییر هیئت دادن
electorates هیئت انتخاب کنندگان
transmuting تغییر هیئت دادن
missionaries وابسته به هیئت اعزامی
astronomically از روی علم هیئت
missionary وابسته به هیئت اعزامی
assize هیئت قضات یا منصفه
backbenchers عضو هیئت قانونگذاری
grand juries هیئت منصفه عالی
backbencher عضو هیئت قانونگذاری
grand jury هیئت منصفه عالی
constellations هیئت صورت فلکی
electorate هیئت انتخاب کنندگان
transmutes تغییر هیئت دادن
masked balls رقص با هیئت مبدل
juror عضو هیئت منصفه
editorial staff هیئت مدیره یانویسنده
delegacy نماینده هیئت نمایندگان
transmute تغییر هیئت دادن
jurors عضو هیئت منصفه
masked ball رقص با هیئت مبدل
panels هیئت تشک پالان
assembly هیئت قانون گذاری
constellation هیئت صورت فلکی
missions ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
mission ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
secretariat هیئت دبیران وکارمندان دفتری
secretariats هیئت دبیران وکارمندان دفتری
directorates مقام ریاست هیئت مدیره
verdicts رای هیئت منصفه فتوی
verdict رای هیئت منصفه فتوی
uranological وابسته به هیئت و اجرام سماوی
Soviets هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
astronomic بیشمار وابسته به علم هیئت
directorate مقام ریاست هیئت مدیره
chairmen مدیر رئیس هیئت مدیره
chairman مدیر رئیس هیئت مدیره
assignees in bankruptcy هیئت تصفیه امور ورشکسته
privy councillor عضو هیئت رایزنان سلطنتی
astronomical بیشمار وابسته به علم هیئت
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
Soviet هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
transfiguration تبدیل هیئت تغییر شکل
discipline and adjustment board هیئت تدوین مقررات انضباطی
cryptoboard هیئت کشف رمز پیامها
electoral college هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com