Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
Other Matches
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
price tag
برچسب قیمت کالا
total revenue
قیمت کل فروش یک کالا
catalogue price
قیمت کالا درکاتالوگ
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
basing point pricing
قیمت تمام شده کالا
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
ad valorem duty
حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
landed terms
قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
markup
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
what is the p of this article
قیمت این کالا چند است
at the full landed cost price
قیمت تمام شده کالا در مقصد
door to door selling
فروش کالا بصورت دوره گردی
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
order time
زمان سفارش کالا
mark-downs
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
price line pricing
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
f.o.b
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
shipping time
مدت زمان ارسال کالا
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
gross national product
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
procurement lead time
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
short run
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
cartels
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
fisher equation
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
diminishing utility
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
advalorem duty
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
product
کالا
products
کالا
chattel
کالا
commodities
کالا
produce
کالا
merchandise
کالا
matters
کالا
commodity
کالا
matter
کالا
produces
کالا
produced
کالا
mattering
کالا
traffic
کالا
mattered
کالا
object of sale
کالا
article
کالا
cargoes
کالا
traffick
کالا
traffics
کالا
wares
کالا
ware
کالا
cargo
کالا
good
کالا
stuffed
کالا
articles
کالا
material
کالا
stuff
کالا
trafficked
کالا
trafficking
کالا
mercery
کالا
stuffs
کالا
goods
کالا
materials
کالا
showrooms
نمایشگاه کالا
showroom
نمایشگاه کالا
bartering
دادوستد کالا
drafts
بسته کالا
bartered
دادوستد کالا
barter
دادوستد کالا
drafted
بسته کالا
commodities
کالا جنس
mock up
مدل کالا
lien on goods
حق حبس کالا
fairer
نمایشگاه کالا
margin utility
حد مطلوبیت کالا
fair
نمایشگاه کالا
trafficking
مبادله کالا
trafficked
مبادله کالا
order for goods
سفارش کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
traffics
مبادله کالا
interchange
مبادله کالا
draft
بسته کالا
fairs
نمایشگاه کالا
fairest
نمایشگاه کالا
holds
انبار کالا
barters
دادوستد کالا
fate of goods
وضعیت کالا
interchanging
مبادله کالا
interchanges
مبادله کالا
interchanged
مبادله کالا
hold
انبار کالا
traffic
مبادله کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
commodity flow
جریان کالا
commodity
کالا جنس
stock requisition
درخواست کالا
samples
نمونه کالا
inventories
موجودی کالا
stock room
انبار کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
inventory
صورت کالا
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
depots
انبار کالا
sample
نمونه کالا
commodity code
رمز کالا
commodity code
شماره کالا
commodity exchange
بورس کالا
commodity market
بازار کالا
sampled
نمونه کالا
commodity exchange
مبادله کالا
inventory
موجودی کالا
commodity code
علامت کالا
consignor
فرستنده کالا
copper alloy
همبسته کالا
bill of goods
صورت کالا
storeroom
انبار کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
warehouse
انبار کالا
commodities exchange
بورس کالا
warehouses
انبار کالا
handling of goods
جابجایی کالا
collection of goods
دریافت کالا
stowage
انبار کالا
gluts
وفور کالا
gluts
فراوانی کالا
glut
وفور کالا
glut
فراوانی کالا
depot
انبار کالا
commodity broker
واسطه کالا
commodity broker
دلال کالا
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
the goods are orlie in pledge
کالا در گرو اوست
consignment note
سند ارسال کالا
consignor
حمل کننده کالا
fairing
ارمغانی که از نماسشگاه کالا
containerization
حمل کالا با کانتینر
materiel cognizance
مدیریت تشخیص کالا
consignor
ارسال کننده کالا
marketing area
منطقه توزیع کالا
mass production of goods
تولید انبوه کالا
to offer
عرضه کردن
[ کالا]
demands
تقاضای خرید کالا
trade channel
کانال توزیع کالا
demanded
تقاضای خرید کالا
demand
تقاضای خرید کالا
to boycott goods
تحریم کردن کالا
stocked
موجودی کالا ذخیره
initial campaign
معرفی کالا به بازار
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
carriage of goods
حمل و نقل کالا
goods train
قطار حمل کالا
goods trains
قطار حمل کالا
direct objects
کالا اعتراض کردن
objects
کالا اعتراض کردن
turnover tax
مالیات بر گردش کالا
deliveries
تحویل کالا دادن
delivery
تحویل کالا دادن
unit cost
هزینه هر واحداز کالا
objected
کالا اعتراض کردن
object
کالا اعتراض کردن
indirect objects
کالا اعتراض کردن
to discharge goods
کالا را تخلیه کردن
stock
موجودی کالا ذخیره
released
ترخیص کردن کالا
storehouse
مخزن انبار کالا
storehouses
مخزن انبار کالا
delivery order
دستور تحویل کالا
stock requisition
تقاضا جهت کالا
on approval
خرید کالا به شرط
strike below
بردن کالا به انبار
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
freight forwarder
حمل کننده کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com