Dictiornary-Farsi | وابسته بجماع ومقاربت مقاربتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
coital	وابسته بجماع ومقاربت مقاربتی


Other Matches

copulative	وابسته به جفت گیری مقاربتی
nymphomania	میل شدید زن بجماع
venereology	طب مقاربتی
venereal	مقاربتی
VD	بیماری مقاربتی
venereal disease	بیماری مقاربتی
lock hospital	بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
social disease	بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
interdependent	وابسته
sexual organs	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
subordinate	وابسته
attributable	وابسته به
diphtheric	وابسته به
cephalic	وابسته به سر
contingents	وابسته
cantabrigian	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
attache	وابسته
attendants	وابسته
pertianing	وابسته
pertaining	وابسته
febile	وابسته به تب
contingent	وابسته
subordinated	وابسته
commissarial	وابسته به
subordinates	وابسته
dependants	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyretic	وابسته به تب
dependant	وابسته
hanger on	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
attendant	وابسته
elysian	وابسته به
subordinating	وابسته
elfin	وابسته به جن
dependent	وابسته
comprador	وابسته
riverrine	وابسته به
congenerous	وابسته
of kin	وابسته
germane	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
appurtenant	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
affiliated	وابسته
affiliates	وابسته
affiliating	وابسته
affiliate	وابسته
relative	وابسته
related	وابسته
tuitionary	وابسته به
israelitish	وابسته به
belonging	وابسته ها
federating	وابسته
thereof	وابسته به ان
pertinent	وابسته
federate	وابسته
adjective	وابسته
correspondent	وابسته
akin	وابسته
attached	وابسته
relevant	وابسته
correspondents	وابسته
wedded	وابسته
monitorial	وابسته به
syncop	وابسته به غش
levitical	وابسته به
messianic	وابسته به
adjectives	وابسته
irrigational	وابسته به ابیاری
gasolinic	وابسته به بنزین
geomantic	وابسته به رمالی
flexional	وابسته به صرف
gerontic	وابسته به پیری
glandulose	وابسته به غدد
glandulous	وابسته به غدد
infusorial	وابسته به نمرویان
lactic	وابسته به شیر
isthmian	وابسته به باریکه
isthmic	وابسته به باریکه
fetal	وابسته به جنین
faunistic	وابسته به جانوران
floricultural	وابسته به گلکاری
folkish	وابسته به فولکلور
folklorish	وابسته به فولکلور
jesuitic	وابسته به یسوعیون
galilean	وابسته به گالیله
kufic	وابسته به کوفه
homeric	وابسته به هومر
iraqi	وابسته به عراق
iranian	وابسته به ایران
horatian	وابسته به هوراس
humnanist	وابسته به بشردوستی
hunnish	وابسته به هونها
hyperbolic	وابسته به هذلولی
ichthyic	وابسته به ماهی
indonesian	وابسته به اندونزی
indic	وابسته به هند
hydrologic	وابسته به اب شناسی
hydrological	وابسته به خواص اب
hygroscopic	وابسته به نم نما
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
predial or prae	وابسته به زمین
incorporative	وابسته به الحاق
iatric	وابسته به پزشکی
icarian	وابسته به ایکاروس
inferential	وابسته به استنتاج
inflexional	وابسته به صرف
hippocratic	وابسته به طب بقراط
gnomonic	وابسته به شاخص
gregorian	وابسته به گریگوری
gular	وابسته به مری
interrogatory	وابسته به سئوال
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
haemic	وابسته بخون
interoceptive	وابسته به احشاء
internuptial	وابسته به عروسی
interferential	وابسته به دخالت
intercollegiate	وابسته بکالج ها
inspectoral	وابسته به بازرس ها
inner directed	درون وابسته
hematic	وابسته به خون
inhibitive	وابسته به جلوگیری
human	وابسته بانسان
idiographic	وابسته به مجاز
far eastern	وابسته بخاوردور
auditive	وابسته به شنوایی
altitudinal	وابسته به اوج
air attache	وابسته هوایی
affiliated company	شرکت وابسته
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
acoustical	وابسته به شنوایی
degenerative	وابسته به انحطاط
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
analphabetic	وابسته به بیسوادی
anginal	وابسته به گلودرد
antichristian	وابسته به دجال
eleemosynary	وابسته به صدقه
attache	وابسته نظامی
astronautical	وابسته به فضانوردان
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
aortic	وابسته بشاهرگ
aortal	وابسته بشاهرگ
emotive	وابسته به احساسات
landed	وابسته بزمین
generic	وابسته به تیره
nasal	وابسته به بینی
oratorical	وابسته به سخنرانی
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
structurally	وابسته به ساختمان
structural	وابسته به ساختمان