English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
tactile وابسته بحس بساوایی
Search result with all words
tactual وابسته به حس بساوایی لامسهای
tactural وابسته به حس بساوایی یالامسه
Other Matches
thigmasthesia بساوایی
tactility بساوایی
touches بساوایی
touch بساوایی
esthesiometer بساوایی سنج
aesthesiometer بساوایی سنج
haptometer بساوایی سنج
hair esthesiometer بساوایی سنج مویی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that وابسته به ان
adjectives وابسته
adjective وابسته
diphtheric وابسته به
interdependent وابسته
pertianing وابسته
aquatic وابسته به اب
akin وابسته
elysian وابسته به
subordinate وابسته
attache وابسته
subordinated وابسته
subordinates وابسته
subordinating وابسته
congenerous وابسته
belonging وابسته ها
appurtenant وابسته
monitorial وابسته به
dependent وابسته
federate وابسته
of kin وابسته
federated وابسته
attendants وابسته
attendant وابسته
febile وابسته به تب
tuitionary وابسته به
comprador وابسته
thereof وابسته به ان
commissarial وابسته به
federates وابسته
pertinent وابسته
cephalic وابسته به سر
dependant وابسته
syncop وابسته به غش
dependants وابسته
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
plantar وابسته به کف پا
federating وابسته
attributable وابسته به
levitical وابسته به
correspondents وابسته
wedded وابسته
correspondent وابسته
sexual organs وابسته به
carpal وابسته به مچ
relevant وابسته
cantabrigian وابسته به
pertaining وابسته
pyretic وابسته به تب
relative وابسته
pyrexial وابسته به تب
elfin وابسته به جن
pyrexic وابسته به تب
hanger on وابسته
contingent وابسته
israelitish وابسته به
riverrine وابسته به
germane وابسته
contingents وابسته
attached وابسته
messianic وابسته به
related وابسته
porcine وابسته بخوک
pubertal وابسته به بلوغ
aortic وابسته بشاهرگ
psychiatric وابسته به روانپزشکی
vital وابسته بزندگی
pharyngal وابسته به گلوگاه
pharmacologic وابسته بداروشناسی
altitudinal وابسته به اوج
scientific وابسته بعلم
antichristian وابسته به دجال
pygmaean وابسته به پیگمی ها
investigatory وابسته به رسیدگی
vital وابسته به زندگی
analphabetic وابسته به بیسوادی
menstrual وابسته به قاعده گی
pythian وابسته به "اپولو"
anginal وابسته به گلودرد
photic وابسته به تولیدنور
pyrrhic وابسته به " پیروس "
photic وابسته به نوروروشنایی
aortal وابسته بشاهرگ
pharisaic وابسته به فریسی
army attache وابسته زمینی
perigean وابسته به حضیضی
perigeal وابسته به حضیضی
rectorial وابسته به rector
associated company شرکت وابسته
periclean وابسته به پریکلس
surgical وابسته به جراحی
oracular وابسته به وحی
matrimonial وابسته به عروسی
jugulars وابسته بوریدوداجی
jugular وابسته بوریدوداجی
rhinal وابسته به بینی
astronautical وابسته به فضانوردان
army attache وابسته نظامی
rectal وابسته به مقعد
homicidal وابسته به ادمکشی
cufic وابسته به کوفه
pygmean وابسته به پیگمی ها
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine وابسته به وزغ
solar وابسته بخورشید
petrologic وابسته به سنگ
petiolar وابسته به برگدم
peruvian وابسته به پرو
archimedean وابسته به ارشمیدس
perlitic وابسته به مروارید
photographic وابسته به عکاسی
cosmic وابسته بگیتی
naval وابسته به کشتی
prefectorial وابسته به اداری
pocky وابسته به ابله
oratorical وابسته به سخنرانی
press attache وابسته مطبوعاتی
plumbous وابسته به سرب
generic وابسته به تیره
focal وابسته بکانون
potamic وابسته به رودها
planetary وابسته به سیاره
presbyterial وابسته به کشیش ها
social وابسته بجامعه
subversion وابسته به خرابکاری
pleural وابسته به شامه شش
paralytics وابسته به فلج
paralytic وابسته به فلج
predial or prae وابسته به زمین
preemptive وابسته به حق شفعه
missions وابسته به ماموریت
mission وابسته به ماموریت
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به بینی
preemptive وابسته به پیشدستی
maritime وابسته بدریانوردی
prefectoral وابسته به اداری
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
materialistic وابسته به مادیات
platinic وابسته به پلاتین
landed وابسته بزمین
piscatory وابسته به ماهیگیری
acoustical وابسته به شنوایی
piscatorial وابسته به صیدماهی
adipic وابسته به چربی
piscatorial وابسته به ماهیگیری
aerological وابسته بهواشناسی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
provencal وابسته بشهر
seminal وابسته به منی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com