Dictiornary-Farsi | وابسته بخاصیت حرف هجادار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
quantitative	وابسته بخاصیت حرف هجادار
quantitatively	وابسته بخاصیت حرف هجادار


Other Matches

phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
israelitish	وابسته به
thereof=of that	وابسته به ان
dependant	وابسته
cantabrigian	وابسته به
dependants	وابسته
pertaining	وابسته
subordinated	وابسته
appurtenant	وابسته
subordinates	وابسته
subordinate	وابسته
elfin	وابسته به جن
attache	وابسته
levitical	وابسته به
attendant	وابسته
contingents	وابسته
carpal	وابسته به مچ
cephalic	وابسته به سر
congenerous	وابسته
thereof	وابسته به ان
interdependent	وابسته
sexual organs	وابسته به
febile	وابسته به تب
federating	وابسته
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
federates	وابسته
federated	وابسته
akin	وابسته
federate	وابسته
diphtheric	وابسته به
pertinent	وابسته
hanger on	وابسته
riverrine	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
syncop	وابسته به غش
pyrexic	وابسته به تب
aquatic	وابسته به اب
commissarial	وابسته به
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
attendants	وابسته
comprador	وابسته
elysian	وابسته به
correspondent	وابسته
subordinating	وابسته
of kin	وابسته
attributable	وابسته به
relative	وابسته
wedded	وابسته
belonging	وابسته ها
tuitionary	وابسته به
relevant	وابسته
messianic	وابسته به
monitorial	وابسته به
dependent	وابسته
correspondents	وابسته
germane	وابسته
contingent	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
pertianing	وابسته
attached	وابسته
oratorical	وابسته به سخنرانی
missions	وابسته به ماموریت
trophic	وابسته بتغذیه
stomatal	وابسته به دهان
stimulus bound	محرک- وابسته
cufic	وابسته به کوفه
cuticular	وابسته به پوست
trigonometric	وابسته به مثلثات
cuttural attache	وابسته فرهنگی
cycloidal	وابسته به دایره
commercial attache	وابسته تجاری
planetary	وابسته به سیاره
commercial attache	وابسته تجارتی
stomatic	وابسته بدهان
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
communistic	وابسته بکمونیسم
mission	وابسته به ماموریت
nasal	وابسته به بینی
tubulifloral	وابسته به استکانیان
nasal	وابسته به منخرین
pessimistic	وابسته به بدبینی
compunctious	وابسته به پشیمانی
congestive	وابسته به تراکم
troy	وابسته به تروا
subordinate class	طبقه وابسته
tubuliferous	وابسته به استکانیان
corneal	وابسته به قرنیه
focal	وابسته بکانون
darky	وابسته به نژادسیاه
deathy	وابسته بمردن
dipteran	وابسته به دوبالان
diametral	وابسته بقطر
specie	وابسته بسکه
seminal	وابسته به منی
dioecious	وابسته به مگ س گیران
municipal	وابسته بشهرداری
scientific	وابسته بعلم
diphtheritic	وابسته به خناق
investigatory	وابسته به رسیدگی
vital	وابسته به زندگی
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
undersurface	وابسته بزیرسطح
dominical	وابسته بخداوند
soudanese	وابسته به soudan
tutelary	وابسته بقیمومت
ethnic	وابسته به نژادشناسی
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
deltaic	وابسته به دلتا
social	وابسته بجامعه
dependant variable	متغیر وابسته
subversion	وابسته به خرابکاری
dependent variable	متغیر وابسته
toplogic	وابسته به مکانشناسی
structurally	وابسته به بنا
structurally	وابسته به ساختمان
dermatic	وابسته به زیرپوست
device dependent	وابسته به دستگاه
structural	وابسته به بنا
diaconal	وابسته بشماس
tussive	وابسته به سرفه
humans	وابسته بانسان
human	وابسته بانسان
commercial attache	وابسته بازرگانی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
thermometric	وابسته به گرماسنجی
astronautical	وابسته به فضانوردان
thermometric	وابسته به گرماسنج
acoustical	وابسته به شنوایی
attache	وابسته نظامی
totemic	وابسته به توتم
degenerative	وابسته به انحطاط
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
emotive	وابسته به احساسات
totemistic	وابسته به توتم
landed	وابسته بزمین
auditive	وابسته به شنوایی
auricular	وابسته بشنوایی
avian	وابسته به مرغان
tenruial	وابسته بتصدی
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
anginal	وابسته به گلودرد
tonsorial	وابسته به سلمانی
antichristian	وابسته به دجال
time dependent	وابسته به زمان
tibial	وابسته بدرشت نی
aortal	وابسته بشاهرگ
aortic	وابسته بشاهرگ
altitudinal	وابسته به اوج
therof	وابسته بان
air attache	وابسته هوایی
affiliated company	شرکت وابسته
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
theosophical	وابسته به عرفان