Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
preschool	وابسته بدوره پیش کودکستان کودکستان
Other Matches
nursery school	کودکستان
kindergartens	کودکستان
kindergarten	کودکستان
infant schools	کودکستان
infant school	کودکستان
day nursery	کودکستان
day nurseries	کودکستان
kidndergartner	کودکستان رو
nursery schools	کودکستان
maternal school	کودکستان
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
pliocene	وابسته بدوره پلیوسن
prebubertal	وابسته بدوره قبل از بلوغ
prepuberal	وابسته بدوره قبل از بلوغ
postglacial	وابسته بدوره بعد از عصریخ بندان
permian	وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
mesolithic	وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
mesozoic	وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
triassic	مربوط بدوره تریاسه
to hand down	بدوره بعدانتقال دادن
ci devant	متعلق بدوره سابق
Elizabethan	مربوط به بدوره ملکه الیزابت
prescientific	مربوط بدوره قبل از علوم جدید
Jacobean	مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
kame	تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
akin	وابسته
belonging	وابسته ها
thereof=of that	وابسته به ان
pertianing	وابسته
dependants	وابسته
dependant	وابسته
monitorial	وابسته به
dependent	وابسته
attributable	وابسته به
elysian	وابسته به
diphtheric	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
syncop	وابسته به غش
of kin	وابسته
tuitionary	وابسته به
appurtenant	وابسته
adjectives	وابسته
federating	وابسته
federates	وابسته
cantabrigian	وابسته به
interdependent	وابسته
federated	وابسته
cephalic	وابسته به سر
federate	وابسته
attendants	وابسته
attendant	وابسته
comprador	وابسته
attache	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
adjective	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
pertinent	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
congenerous	وابسته
commissarial	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
elfin	وابسته به جن
pyrexic	وابسته به تب
correspondent	وابسته
germane	وابسته
relative	وابسته
pertaining	وابسته
febile	وابسته به تب
contingent	وابسته
pyrexial	وابسته به تب
hanger on	وابسته
relevant	وابسته
attached	وابسته
wedded	وابسته
thereof	وابسته به ان
levitical	وابسته به
israelitish	وابسته به
messianic	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
contingents	وابسته
subordinated	وابسته
riverrine	وابسته به
subordinating	وابسته
subordinates	وابسته
sexual organs	وابسته به
correspondents	وابسته
subordinate	وابسته
matrimonial	وابسته به عروسی
pythian	وابسته به "اپولو"
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
ethnic	وابسته به نژادشناسی
army attache	وابسته زمینی
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
photic	وابسته به نوروروشنایی
army attache	وابسته نظامی
scientific	وابسته بعلم
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
municipal	وابسته بشهرداری
archimedean	وابسته به ارشمیدس
auricular	وابسته بشنوایی
psychologic	وابسته به روانشناسی
puberal	وابسته به بلوغ
seminal	وابسته به منی
photic	وابسته به تولیدنور
pharyngal	وابسته به گلوگاه
pubertal	وابسته به بلوغ
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
jugulars	وابسته بوریدوداجی
associated company	شرکت وابسته
porcine	وابسته بخوک
surgical	وابسته به جراحی
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
rhinal	وابسته به بینی
pharisaic	وابسته به فریسی
ranine	وابسته به وزغ
homicidal	وابسته به ادمکشی
photographic	وابسته به عکاسی
attache	وابسته نظامی
solar	وابسته بخورشید
rectorial	وابسته به rector
auditive	وابسته به شنوایی
petiolar	وابسته به برگدم
oracular	وابسته به وحی
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
astronautical	وابسته به فضانوردان
pygmean	وابسته به پیگمی ها
petrologic	وابسته به سنگ
peruvian	وابسته به پرو
investigatory	وابسته به رسیدگی
vital	وابسته به زندگی
deltaic	وابسته به دلتا
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
rectal	وابسته به مقعد
naval	وابسته به کشتی
mission	وابسته به ماموریت
pessimistic	وابسته به بدبینی
nasal	وابسته به منخرین
landed	وابسته بزمین
nasal	وابسته به بینی
preemptive	وابسته به حق شفعه
emotive	وابسته به احساسات
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
degenerative	وابسته به انحطاط
pocky	وابسته به ابله
oratorical	وابسته به سخنرانی
acoustical	وابسته به شنوایی
plumbous	وابسته به سرب
missions	وابسته به ماموریت
generic	وابسته به تیره
preemptive	وابسته به پیشدستی
potamic	وابسته به رودها
maritime	وابسته بدریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
connubial	وابسته به زناشویی
materialistic	وابسته به مادیات
prefectoral	وابسته به اداری
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com