Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
tyrannical
وابسته بفرمانروای فالم
Other Matches
incubus
فالم
unsparing
فالم
oppressors
فالم
remorseless
فالم
bloody minded
فالم
bloody-minded
فالم
ruthlessly
فالم
ruthless
فالم
bloody-mindedness
فالم
oppressor
فالم
wroth
فالم
despots
فالم
despot
فالم
cruellest
فالم
crueller
فالم
cruel
فالم
neronian
ستمکار فالم
heinous
فالم فجیح
grimmest
سخت فالم
grim
سخت فالم
grimmer
سخت فالم
tyrannicide
فالم کشی
tyrants
حاکم ستمگر یا مستبد سلطان فالم
tyrant
حاکم ستمگر یا مستبد سلطان فالم
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
of kin
وابسته
adjective
وابسته
affiliating
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
febile
وابسته به تب
interdependent
وابسته
relative
وابسته
comprador
وابسته
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
subordinates
وابسته
subordinating
وابسته
commissarial
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
belonging
وابسته ها
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
dependants
وابسته
wedded
وابسته
israelitish
وابسته به
attache
وابسته
thereof
وابسته به ان
carpal
وابسته به مچ
adjectives
وابسته
cantabrigian
وابسته به
sexual organs
وابسته به
syncop
وابسته به غش
dependant
وابسته
akin
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
germane
وابسته
tuitionary
وابسته به
pertinent
وابسته
cephalic
وابسته به سر
monitorial
وابسته به
pertianing
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
pyretic
وابسته به تب
elysian
وابسته به
attendant
وابسته
dependent
وابسته
attached
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
correspondent
وابسته
relevant
وابسته
attendants
وابسته
diphtheric
وابسته به
pertaining
وابسته
elfin
وابسته به جن
appurtenant
وابسته
messianic
وابسته به
levitical
وابسته به
correspondents
وابسته
federated
وابسته
contingents
وابسته
federates
وابسته
contingent
وابسته
riverrine
وابسته به
federate
وابسته
aquatic
وابسته به اب
attributable
وابسته به
federating
وابسته
congenerous
وابسته
hanger on
وابسته
photic
وابسته به نوروروشنایی
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
maritime
وابسته بدریانوردی
generic
وابسته به تیره
landed
وابسته بزمین
iranian
وابسته به ایران
iraqi
وابسته به عراق
surgical
وابسته به جراحی
naval
وابسته به کشتی
jobless
وابسته به بیکاری
emotive
وابسته به احساسات
air attache
وابسته هوایی
degenerative
وابسته به انحطاط
irrigational
وابسته به ابیاری
aesculapian
وابسته به دارگونه طب
paralytics
وابسته به فلج
aerological
وابسته بهواشناسی
paralytic
وابسته به فلج
adipic
وابسته به چربی
Judaic
وابسته به یهودا
connubial
وابسته به زناشویی
marines
وابسته به دریانوردی
acoustical
وابسته به شنوایی
marine
وابسته به دریانوردی
affiliated company
شرکت وابسته
interrogatory
وابسته به سئوال
promethean
وابسته به پرومیتوس
sorcerous
وابسته به جادوگری
materialistic
وابسته به مادیات
viral
وابسته به ویروس
petrologic
وابسته به سنگ
limnetic
وابسته به اب شیرین
homicidal
وابسته به ادمکشی
limnic
وابسته به اب شیرین
skyey
وابسته باسمان
solar
وابسته بخورشید
photographic
وابسته به عکاسی
logarithmic
وابسته به لگاریتم
totemic
وابسته به توتم
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
vital
وابسته به زندگی
vital
وابسته بزندگی
menstrual
وابسته به قاعده گی
puberal
وابسته به بلوغ
pubertal
وابسته به بلوغ
pessimistic
وابسته به بدبینی
parenthetical
وابسته به دو کمانک
porcine
وابسته بخوک
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
petiolar
وابسته به برگدم
aesthetic
وابسته به زیبایی
peruvian
وابسته به پرو
macaronic
وابسته به ماکارونی
machine dependent
وابسته ماشین
machine dependent
وابسته به ماشین
microscopic
وابسته به میکروسکپ
pygmean
وابسته به پیگمی ها
skiey
وابسته باسمان
aesthetically
وابسته به زیبایی
cosmic
وابسته بگیتی
oracular
وابسته به وحی
lucan
وابسته به لوقا
matrimonial
وابسته به عروسی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
jugular
وابسته بوریدوداجی
pythian
وابسته به "اپولو"
lukan
وابسته به لوقا
pygmaean
وابسته به پیگمی ها
investigatory
وابسته به رسیدگی
societal
وابسته به اجتماع
lactic
وابسته به شیر
synesthetic
وابسته به همرنجی
oratorical
وابسته به سخنرانی
focal
وابسته بکانون
planetary
وابسته به سیاره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com