English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
laryngeal وابسته بنای
Other Matches
monument بنای یاد بود بنای یادگاری
monuments بنای یاد بود بنای یادگاری
brick layer بنای درجه دو
public building بنای همگانی
the passive voice بنای مجهول
babel بنای شگرف
paver بنای سنگفرش
memorials بنای یادبود
memorial بنای یادبود
masons بنای سنگکار
industrial building بنای صنعتی
mason بنای سنگکار
blockhouse بنای استحکامی مختصر
to raise a monument ساختن بنای یادگاری
superstructures روساخت بنای فوقانی
mason بنای سنگ کار
masons بنای سنگ کار
superstructure روساخت بنای فوقانی
peripteral بنای دور ستونی
master builder بنای مقاطعه کار
to raise a monument برپا کردن بنای یادگاری
Freemason [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
trophy of war یادبود جنگی بنای یادبود جنگ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyrexic وابسته به تب
interdependent وابسته
hanger on وابسته
cephalic وابسته به سر
pyrexial وابسته به تب
subordinating وابسته
wedded وابسته
subordinate وابسته
syncop وابسته به غش
subordinated وابسته
attendants وابسته
subordinates وابسته
attendant وابسته
levitical وابسته به
elfin وابسته به جن
israelitish وابسته به
carpal وابسته به مچ
pertaining وابسته
commissarial وابسته به
riverrine وابسته به
congenerous وابسته
dependants وابسته
dependant وابسته
cantabrigian وابسته به
aquatic وابسته به اب
pyretic وابسته به تب
thereof=of that وابسته به ان
attache وابسته
comprador وابسته
febile وابسته به تب
elysian وابسته به
of kin وابسته
relevant وابسته
relative وابسته
pertinent وابسته
akin وابسته
monitorial وابسته به
correspondent وابسته
messianic وابسته به
thereof وابسته به ان
diphtheric وابسته به
plantar وابسته به کف پا
belonging وابسته ها
germane وابسته
tuitionary وابسته به
sexual organs وابسته به
dependent وابسته
federate وابسته
correspondents وابسته
appurtenant وابسته
related وابسته
contingent وابسته
contingents وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliating وابسته
pertianing وابسته
attributable وابسته به
adjectives وابسته
federates وابسته
federating وابسته
attached وابسته
adjective وابسته
federated وابسته
cloistral وابسته به صومعه
dominical وابسته بخداوند
congestive وابسته به تراکم
sudanese وابسته به سودان
commercial attache وابسته تجاری
eleemosynary وابسته به صدقه
symphyseal وابسته به همرویش
commercial attache وابسته تجارتی
dramaturgic وابسته به فن نمایش
soudanese وابسته به soudan
eleemosinary وابسته به صدقه
sympathetics پی یا عصب که وابسته به
syncretic وابسته به همتایی
commercial attache وابسته بازرگانی
specie وابسته بسکه
dipteran وابسته به دوبالان
dependant variable متغیر وابسته
subunits یکانهای وابسته
subordinate class طبقه وابسته
stomatal وابسته به دهان
stomatic وابسته بدهان
cufic وابسته به کوفه
cuticular وابسته به پوست
cuttural attache وابسته فرهنگی
deltaic وابسته به دلتا
cycloidal وابسته به دایره
darky وابسته به نژادسیاه
corneal وابسته به قرنیه
supererogatory وابسته به بس پردازی
dependent variable متغیر وابسته
communistic وابسته بکمونیسم
stimulus bound محرک- وابسته
diphtheritic وابسته به خناق
dioecious وابسته به مگ س گیران
diametral وابسته بقطر
diaconal وابسته بشماس
compunctious وابسته به پشیمانی
device dependent وابسته به دستگاه
swinish وابسته به خوک
dermatic وابسته به زیرپوست
deathy وابسته بمردن
aesculapian وابسته به دارگونه طب
paralytic وابسته به فلج
materialistic وابسته به مادیات
connubial وابسته به زناشویی
marines وابسته به دریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
tubuliferous وابسته به استکانیان
tubulifloral وابسته به استکانیان
paralytics وابسته به فلج
troy وابسته به تروا
trophic وابسته بتغذیه
aerological وابسته بهواشناسی
adipic وابسته به چربی
acoustical وابسته به شنوایی
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
emotive وابسته به احساسات
landed وابسته بزمین
trigonometric وابسته به مثلثات
generic وابسته به تیره
missions وابسته به ماموریت
mission وابسته به ماموریت
structural وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
undersurface وابسته بزیرسطح
humans وابسته بانسان
human وابسته بانسان
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnic وابسته به نژادشناسی
seminal وابسته به منی
municipal وابسته بشهرداری
structurally وابسته به ساختمان
structurally وابسته به بنا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com